فرهنگ و هنر

۸ فیلم‌ ماجراجویی؛ وقتی جلوی صفحه‌نمایش میخکوب می‌شوید

روح انسان میل به اکتشاف و هیجانِ جابه‌جایی مرزها دارد. فیلم‌های ماجراجویانه این خواسته را برآورده می‌کنند و ما را به مناظر خیره‌کننده، موقعیت‌های خطرناک و تلاش‌های خارق‌العاده می‌برند. این سفر سینمایی، ما را از دزدان دریایی در حال گشت‌وگذار در آب‌های ناشناخته گرفته تا میان کاوشگران شجاع در جنگل‌های خوفناک می‌برند. بااین‌حال، با وجود فیلم‌های بی‌شماری که عنوان «بهترین فیلم ماجراجویی» را یدک می‌کشند، انتخاب تنها چند فیلم، چالشی جذاب است. این مقاله از مجله اینترنتی اُکالا بلاگ، فهرستی از بهترین فیلم‌های ماجراجویانه تاریخ را برای شما خوانندگان عزیز تهیه کرده‌ایم.

۱-ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King)

ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King)

  • سال ساخت و پخش: ۲۰۰۳
  • امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (IMDb): ۹.۰

اوج حماسه فانتزی پیتر جکسون، «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه»، حماسه هابیت‌ها و جادوگران را به نهایت لذت بصری می‌رساند. اِنتها از برج آیزنگارد محافظت می‌کنند و فرودو بگینز (با بازی الیجا وود) و همراه وفادارش سموایز گمجی (با بازی شان آستین) که توسط گالوم (اندی سرکیس) هدایت می‌شوند در بیابان داگورلد (میدان نبرد) هستند، این در حالی است که حلقه از گردن فرودو آویزان است. او با سم راه کوه نابودی را در پیش گرفته و سنگینی حاصل از مسئولیتی را که حلقه روی دوشش گذاشته است را احساس می‌کند.

آن‌ها باید به کوه نابودی بروند چرا که حلقه در آنجا به وجود آمده و در آنجا هم باید از بین برود که ناگهان با تاریکی هوا مواجه می‌شوند و باید از گالوم که یکی از حمل‌کننده‌های سابق حلقه بوده است و اکنون چهره‌اش تغییر یافته کمک بگیرند. «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه»، منظره‌ای باشکوه است که مملو از تصاویری نفس‌گیر، سکانس‌های اکشن هیجان‌انگیز و لحظاتی از شجاعت و ترس رقت‌انگیز است. قدرت دوستی، شجاعت و مبارزه همیشگی با شر درون‌مایه این فیلم است.

بازیگران شاخص:

الیجا وود (در نقش فرودو بگینز)، شان آستین (سموایز گمجی)، ویگو مورتنسن (آراگورن)، ایان مک کلن (گندالف)، اورلاندو بلوم (لگولاس)، جان ریس دیویس (گیملی)، کیت بلانشت (گالادریل)، ایان هولم (بیلبو بگینز)، لیو تایلر (آرون)، هوگو ویوینگ (الروند)

نظر منتقدین:

نقدها برای «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه» بسیار مثبت بود و نمایش حماسی، اجراها و جلوه‌های ویژه فیلم را مورد تحسین واقع شده است. منتقدان کارگردانی استادانه پیتر جکسون را ستودند که شخصیت‌های تخیلی را با جلوه‌های ویژه خیره‌کننده و روایتی جذاب به نمایش گذاشته است.

    50% تخفیف

    ویژه خرید کالاهای سوپرمارکتی اکالا

    برای دریافت کد تخفیف شماره خود را وارد کنید:

    بازی بازیگران مورد ستایش جهانی قرار گرفته‌اند و الیجا وود و شان آستین تصاویر صمیمانه‌ای از دوستی تزلزل‌ناپذیر فرودو و سام ارائه کردند. جلوه‌های ویژه فیلم در زمان خود پیشگامانه بود و دنیایی باورپذیر را خلق کرد. نقد‌های منفی هر چند کم بودند؛ ولی برخی از منتقدان احساس کردند که مدت‌زمان طولانی فیلم بیش از طولانی بوده و پایان آن بیش از حد احساساتی است. تعداد بسیار کمی از منتقدان استدلال کردند که تمرکز بر نبردهای بزرگ بر شخصیت‌ها سایه انداخته است.

    های‌لایت:

    «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه» هم در گیشه موفق بود و هم نظر منتقدان درباره آن مثبت بود که یک شاهکار بی‌سابقه محسوب می‌شود. این فیلم در هفتاد و ششمین دوره جوایز اسکار در ۱۱ رشته نامزد گردید که توانست همه آنها را برنده شود. ولی در زمینه بازیگری، به علت عدم داشتن بازیگران مشهور در هیچ‌کدام از رشته‌های بازیگری نقش اول و مکمل مرد و زن نامزدی نداشت. جکسون دلیل آن را عدم همراهی بازیگران بزرگ و کمپانی‌های بزرگ هالیوودی عنوان کرده است.

    «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه» همچنین یکی از سه فیلمی (بن هور، تایتانیک، ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه) است که یازده اسکار برده است. این فیلم همچنین در جایزه گلدن‌گلوب از ۴ نامزدی ۴ جایزه کسب کرد. در بفتا نیز توانست از مجموع ۱۲ نامزدی ۴ جایزه را به‌دست‌آوردن. اما در جشنواره بین‌المللی کن مورد بی‌توجهی قرار گرفت و هیچ نامزدی به دست نیاورد. این فیلم یک دستاورد برجسته در سینمای فانتزی به‌حساب می‌آید که به‌خاطر دامنه حماسی و میراث ماندگارش ستایش می‌شود.

    بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های روانشناسی (روان‌شناختی) تاریخ 

    ۲-خوب، بد، زشت (The Good, the Bad and the Ugly)
    خوب، بد، زشت (The Good, the Bad and the Ugly)

    • سال ساخت و پخش: ۱۹۶۶
    • امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (IMDb): ۸.۸

    وسترن اپرایی سرجیو لئونه، «خوب، بد و زشت» حماسه‌ای بزرگ است که با شخصیت‌های نمادین، خشونت زیاد، و کاوش در طمع و رستگاری، این ژانر را دوباره به اوج رساندند. این فیلم که در دوره جنگ داخلی آمریکا می‌گذرد، داستان سه کابوی تفنگ به دست را روایت می‌کند.

    «خوب»، بلوندی (با بازی کلینت ایسوود) و «زشت»، توکو (با بازی ایلای والاک) با هم کار می‌کنند و با شگرد خاصی، به گول‌زدن کلانتریهای مناطق مختلف و پول درآوردن از این راه می‌پردازند. «بد»، سنتنزا (با بازی لی وان کلیف) آدمکشی حرفه‌ای است که به‌خاطر پول حاضر به انجام هر کاری است.

    «بد» که در فیلم او را «اِنجل آیز (اِینجل آیز)» (به انگلیسی: Angel Eyes) صدا می‌کنند، به دنبال گنجی است که در طی جنگ‌های داخلی آمریکا، به دست سربازی به نام «جکسون» که بعدها به «کارسون» نامش را تغییر داده، مخفی شده است. خوب (بلوندی) و زشت (توکو) از وجود گنج خبر ندارند؛ ولی وقتی «زشت» طی درگیری‌ای که بین او و «خوب» اتفاق افتاده، تصمیم می‌گیرد او را در وسط بیابان بدون آب و درحالی‌که تشنه است بکُشد، آن‌ها اتفاقاً به بیل کارسون، سرباز کذایی که در حال مردن است، برمی‌خورند. در «خوب، بد و زشت» مرز بین خیر و شر از بین می‌رود. این فیلم یک فیلم خیره‌کننده است که با امضای لئونه از نماهای نزدیک، مناظر وسیع و موسیقی متن یک تجربه اسطوره‌ای و فراموش‌نشدنی وسترن را خلق کرده است.

    بازیگران شاخص:

    کلینت ایستوود (در نقش بلوندی)، ایلای والاک (در نقش توکو)، لی وان کلیف (در نقش سنتنزا)، رادا راسیموف (در نقش جیل)

    نظر منتقدین:

    نقدهای «خوب، بد و زشت» با گذشت زمان بسیار مثبت شدند. این فیلم به دلیل سبک پیشگامانه، شخصیت‌های نمادین و تأثیر ماندگارش ستایش می‌شود. منتقدان کارگردانی سرجیو لئونه را که یک وسترن خیره‌کننده و از لحاظ موضوعی پیچیده ایجاد می‌کند، ستایش کردند. بازی کلینت ایستوود از بلوندی به معیاری برای سنجش بازیگری در ژانر وسترن شده است. موسیقی فیلم توسط انیو موریکونه یک شاهکار محسوب می‌شود. انتقادات اولیه بر خشونت فیلم و سرعت کند آن متمرکز بود.

    بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های علمی تخیلی

    های‌لایت:

    «خوب، بد و زشت» در گیشه اروپا بسیار موفق بود و جایگاه ویژه‌ای در سراسر جهان به دست آورده است. این فیلم یک دستاورد برجسته در وسترن محسوب می‌شود که بر نسل‌های فیلمسازان بعد از خود تأثیر گذاشته و این ژانر را برای همیشه تغییر داد. ایده‌های فیلم‌نامه، فیلم‌برداری و موسیقی مورد استفاده در فیلم خوب، بد، زشت بارها در فیلم‌ها یا آلبوم‌های موسیقیِ مختلف مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

    به‌عنوان‌مثال، ایده ترکیب قاتل خونسرد، مرد طمّاع، و پلیس خوب در چندین فیلم از جمله فیلم جایی برای پیرمردها نیست، ساخته برادران کوئن، مورد استفاده قرار گرفته است. از موسیقی متن فیلم نیز در فیلم‌های بسیاری از جمله بیل را بکش، ساخته کوئنتین تارانتینو، استفاده شده است. همچنین گروه‌های موسیقی مانند متالیکا از بعضی از تم‌های مشهور این فیلم در کنسرت‌های خود استفاده کرده‌اند.

    ۳-تلقین (سرآغاز) (Inception)
    تلقین (سرآغاز) (Inception)

    • سال ساخت و پخش: ۲۰۱۰
    • امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (IMDb): ۸.۸

    «تلقین» فیلم علمی تخیلی از کریستوفر نولان، بینندگان را به سفری هیجان‌انگیز در دنیای رویاها و ناخودآگاه می‌برد. دام کاب (با بازی لئوناردو دی‌کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند موردنیاز سازمان‌های جاسوسی و شرکت‌های تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب‌پذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه می‌کند. او یک گروه چیره‌دست از روان‌کاوان و معماران زبردست دارد که همراه او مخفیانه وارد خواب‌های دیگران شده و سعی در کشف و ربودن اطلاعات دارند.

    سایتو (با بازی کن واتانابه) یک سرمایه‌دار بزرگ ژاپنی است که به دنبال حذف رقیبان تجاری خود، به‌خصوص خانواده رابرت فیشر (با بازی کیلین مورفی) است. سایتو خود قبلاً مورد هجوم ناموفق تیم آقای کاب قرار گرفته بود و از توانایی آن‌ها در شگفت است، پیشنهاد یک مأموریت ظاهراً ناممکن را به آقای کاب می‌دهد و آن این است که به‌جای این که اسرار ذهن رابرت فیشر جوان را بدزدند، یک اندیشه را درون ذهن ناخودآگاه آقای فیشر بکارند و آن، اندیشه متلاشی ساختن شرکت خودش و پدرش موریس فیشر (با بازی پیت پاستویت) بعد از مرگ پدرش است.

    سایتو در عوض قول می‌دهد که با نفوذی که در آمریکا دارد، کاب را از روی لیست سیاه دولت آمریکا بردارد، تا او بتواند به آمریکا بازگشته و دو فرزند خویش را دوباره ببیند. کاب می‌پذیرد. در «تلقین» خطوط بین واقعیت و رویا شروع به محو شدن می‌کند. «تلقین» یک فیلم خیره‌کننده و از نظر فکری محرک است که به بررسی قدرت ناخودآگاه و ماهیت واقعیت می‌پردازد. سکانس‌های دزدی ذهنی و پایان مبهم فیلم همچنان موضوع مورد بحث در بین بینندگان این فیلم است.

    بازیگران شاخص:

    لئوناردو دی کاپریو (در نقش دام کاب)، الیوت پیج (در نقش آریادنی)، جوزف گوردون-لویت (در نقش آرتور)، تام هاردی (در نقش ایمز)، کن واتانابه (در نقش سایتو)، کیلین مورفی (در نقش رابرت فیشر)

    نظر منتقدین:

    نقدهای برای «تلقین» عموماً مثبت بود و منتقدان اصالت، جلوه‌های ویژه و مضامین قابل‌تأمل فیلم را تحسین کرده‌اند. منتقدان دیدگاه بلندپروازانه و کارگردانی استادانه کریستوفر نولان را ستوده‌اند که تجربه‌ای خیره‌کننده از نظر بصری و از نظر فکری ایجاد می‌کند. جلوه‌های ویژه فیلم پیشگامانه بود و رویا و واقعیت را با هم ترکیب می‌کند. کاوش در ضمیر ناخودآگاه و حافظه به‌شدت در بین مخاطبان بحث شده است. تعداد کمی از منتقدان، طرح فیلم را بیش از حد پیچیده و پایان آن را بسیار مبهم دانستند.

    های‌لایت:

    «تلقین» یک موفقت تجاری بود و در گیشه بیش از ۸۰۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. «تلقین» در فهرست ۱۰ فیلم برتر بیش از ۲۷۳ منتقد در سال ۲۰۱۰ قرار گرفت و به همراه شبکه اجتماعی، قوی سیاه و سخنرانی پادشاه از تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۱۰ بود. در بخش‌های فنی، این فیلم جوایز بسیاری را برد از جمله جایزه اسکار بهترین فیلم‌برداری، بهترین تدوین صدا، بهترین میکس صدا و بهترین جلوه‌های ویژه و جایزه بفتای بهترین طراحی صحنه، بهترین جلوه‌های ویژه و بهترین صداگذاری را دریافت کرد. این فیلم یک فیلم ماجراجویی موفق است، با این حال، توجه داشته باشید که روایت پیچیده فیلم ممکن است برای برخی از بینندگان گیج‌کننده باشد.

    ۴-جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه می‌زند (Star Wars: Episode V – The Empire Strikes Back)
    جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه می‌زند (Star Wars: Episode V - The Empire Strikes Back)

    • سال ساخت و پخش: ۱۹۸۰
    • امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (IMDb): ۸.۷

    پس از موفقیت هیجان‌انگیز در جنگ ستارگان (۱۹۷۷)، «جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه می‌زند» در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. این فیلم حماسه‌ی فیلم قبلی را عمیق‌تر می‌کند. سه سال بعد از نابودی ستاره مرگ، ناوگان امپراتوری به رهبری دارث ویدر (با بازی دیوید پراوز) کاوش‌گر را اعزام می‌کند تا مکان ائتلاف شورشی به رهبری پرنسس لیا (با بازی کری فیشر) را پیدا کند. یکی از کاوش‌گرها پایگاه شورشی‌ها را در سیاره‌ی یخی هوت پیدا می‌کند. در حین بررسی کاوشگر، یک وامپا لوک اسکای‌واکر (با بازی مارک همیل) را گرفتار می‌کند اما او با استفاده از نیرو فرار می‌کند و شمشیر نوری خود را پس می‌گیرد و جانور را زخمی کند.

    قبل از از پای درآمدن به‌دلیل سرمازدگی، روح مربی متوفی لوک، اوبی-وان کنوبی، به او دستور می‌دهد که به سیاره باتلاقی داگوبا برود تا به‌عنوان یک شوالیه‌ی جدای زیر نظر استاد جدای به نام یودا (با بازی فرانک اوز) آموزش ببیند. هان سولو لوک را پیدا می‌کند و او را داخل بدن تانتان متوفی خود می‌پوشاند تا در برابر آب و هوای سرد آن‌جا زنده بماند و صبح روز بعد نجات پیدا می‌کنند. امپراتوری با هشدار نسبت به مکان شورشیان، با استفاده از واکر برای تصرف پایگاه، حمله ای در مقیاس بزرگ را آغاز می‌کند و شورشیان را مجبور به تخلیه می‌کند. هان و لیا با سی‌تری‌پی‌او و چوباکا در عرشه‌ی میلینیوم فالکون فرار می‌کنند، اما هایپردرایو سفینه خراب می‌شود.

    آن‌ها در یک کمربند سیارک‌ی پنهان می‌شوند و در آن‌جا هان و لیا در میان تنش‌ها به هم نزدیک تر می‌شوند. ویدر چندین شکارچی جایزه‌بگیر از جمله بوبا فت را برای یافتن فالکون می‌فرستد. گروه هان با فرار از ناوگان امپراتوری به شهر ابری شناور در سیاره‌ی بسپین سفر می‌کند که دوست قدیمی او، لندو کالریسیان، آن را اداره می‌کند. فت آن‌ها را تا شهر دنبال می‌کند و ویدر لندو را مجبور می‌کند تا این گروه را به امپراتوری تسلیم کند، زیرا می‌داند که لوک به کمک آن‌ها خواهد آمد.

    «جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه می‌زند» فصلی تاریک‌تر و پیچیده‌تر در حماسه جنگ ستارگان است. خطرات قهرمانان را افزایش می‌دهد، شخصیت‌های نمادینی مانند یودا و بوبا را معرفی می‌کند و موضوعات خانواده، خیانت، و قدرت اغواگر را به تصویر می‌کشد.

    بازیگران شاخص:

    مارک همیل (در نقش لوک اسکای واکر)، هریسون فورد (در نقش هان سولو)، کری فیشر (در نقش پرنسس لیا ارگانا)، پیتر میهو (در نقش چوباکا)، بیلی دی ویلیامز (در نقش لاندو کالریسیان)، جرمی بولوچ (در نقش بوبا فت)

    نظر منتقدین:

    نقدها برای «جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه می‌زند» بسیار مثبت بود و لحن تیره‌تر فیلم و جلوه‌های ویژه مورد تحسین واقع شده است. منتقدان لحن تیره‌تر فیلم را که عمیق‌تر به کشمکش‌های عاطفی شخصیت‌ها می‌پردازد، تمجید کرده‌اند. معرفی یودا و افشاگری در مورد لوک به‌عنوان لحظاتی محوری در حماسه مورد استقبال قرار گرفته است. جلوه‌های ویژه پیشگامانه فیلم همچنان تماشاگران را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. تعدادی از منتقدان احساس کردند که فیلم فاقد خوش‌بینی است و پایان آن بیش از حد تیره‌وتار است.

    های‌لایت:

    از این فیلم انواع گوناگونی از محصولات و اقتباس‌ها، از جمله بازی‌های ویدئویی و نمایش رادیویی پدید آمد. کتابخانه کنگره ایالات متحده در سال ۲۰۱۰ آن را برای نگه‌داری در فهرست ملی ثبت فیلم برگزید. دنباله این فیلم در سال ۱۹۸۳ با عنوان بازگشت جدای منتشر شد و سه‌گانه اصلی جنگ ستارگان را به پایان رساند. «جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه می‌زند» یک موفقیت تجاری در گیشه بود و بیش از ۵۳۰ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروخت. این فیلم یکی از بهترین دنباله‌های ساخته شده و نقطه عطفی در حماسه جنگ ستارگان محسوب می‌شود. به دلیل عمق احساسی، لحظات نمادین و تأثیر ماندگار بر فرهنگ عامه همچنان مورد علاقه طرفداران است.

    بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های اساطیری!

    ۵-میان‌ستاره‌ای (Interstellar)
    میان‌ستاره‌ای (Interstellar)

    • سال ساخت و پخش: ۲۰۱۴
    • امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (imdb): ۸.۷

    «میان‌ستاره‌ای» اثر کریستوفر نولان یک حماسه علمی تخیلی خیره‌کننده و جاه‌طلبانه است که مضامین آینده بشریت، قدرت عشق و وسعت فضا را بررسی می‌کند. در آینده‌ای که توسط بلایت، ویران شده است، یک خلبان سابق ناسا، کوپر (با بازی متیو مک‌کانهی)، برای یک ماموریت جسورانه استخدام می‌شود. او باید از طریق یک کرم‌چاله در جستجوی خانه‌ای جدید برای بشریت سفر کند.

    کوپر با پشت سر گذاشتن دختر خردسالش مورف (با بازی مکنزی فوی)، سفری را آغاز می‌کند که مرزهای دانش و استقامت انسان را جابه‌جا می‌کند. او با این احتمال دست‌وپنجه نرم می‌کند که دیگر هرگز خانواده‌اش را نبیند و از سوی دیگر با خطرات سفر فضایی و ناشناخته‌ها در سیارات دور، روبرو است. کاوش «میان‌ستاره‌ای» فیلمی نفس‌گیر و از نظر احساسی جذاب که اشتیاق انسان برای اکتشافات جدید، قدرت پایدار عشق را فراتر از زمان و مکان نشان می‌دهد.

    بازیگران شاخص:

    متیو مک کانهی (در نقش کوپر)، آن هاتاوی (در نقش برند آملیا)، جسیکا چستین (در نقش مورف کوپر)، مایکل کین (در نقش پروفسور برند)، مت دیمون (در نقش دکتر مان)

    نظر منتقدین:

    نقدها برای «میان‌ستاره‌ای» عموماً مثبت بودند و جلوه‌های بصری، داستان جاه‌طلبانه و هسته احساسی فیلم تحسین شده است. منتقدان از جلوه‌های بصری خیره‌کننده فیلم که تصویری واقع‌گرایانه و الهام‌بخش از سفر فضایی ایجاد می‌کند، تمجید کرده‌اند. بازی بازیگران عموماً مورد ستایش قرار گرفته‌اند، به‌ویژه تصویری که متیو مک‌کانهی از پدری که در تقلا بین انجام ماموریت یا بازگشت به خانه به تصویر می‌کشید.

    موسیقی هانس زیمر به دلیل تأثیر فوق‌العاده و احساسی آن مورد ستایش قرار گرفته است. کاوش فیلم در مفاهیم علمی و مضامین فلسفی بحث‌هایی را در مورد جایگاه بشر در جهان هستی به راه انداخته است. برخی از منتقدان طرح فیلم را بیش از حد پیچیده می‌دانند. تعداد بسیار کمی از منتقدان احساس کردند که پایان آن بیش از حد احساساتی است.

    های‌لایت:

    «میان‌ستاره‌ای» یک موفقیت تجاری در گیشه داشت به‌طوری که بیش از ۷۰۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. این فیلم به دلیل دقت علمی خود مورد تحسین قرار گرفته است و کیپ تورن، فیزیک‌دان نظری، به‌عنوان تهیه‌کننده اجرایی و مشاور علمی فیلم حضور داشته است. «میان‌ستاره‌ای» یک فیلم خیره‌کننده و تفکر برانگیز است که الهام‌بخش برای کیهان دوستان نیز است.

    بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های تام هنکس

    ۶-نابودگر ۲: روز داوری (Terminator 2: Judgment Day)
    نابودگر ۲: روز داوری (Terminator 2: Judgment Day)

    • سال ساخت و پخش: ۱۹۹۱
    • امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (imdb): ۸.۶

    دنباله پر اکشن جیمز کامرون، «نابودگر ۲: روز داوری»، خطرات جنگ بین انسان‌ها و ماشین‌ها را نشان می‌دهد.

    در این فیلم، جنگی بین ماشین‌ها و انسان مطرح می‌گردد که احتمال وقوع آن در ۲۰۲۹ پیش‌بینی شده است. در این سال نیروی مقاومت انسانی به رهبری جان کانر (با بازی ادوارد فرلانگ) در برابر ماشین‌ها ایستادگی می‌کنند و آن‌ها را در دستیابی به اهداف خود ناکام می‌گذارند. به همین دلیل اسکای‌نت، رایانه‌ای که ماشین‌ها را کنترل می‌کند، دو ربات انسان‌نما (معروف به “نابودگر”) به زمان گذشته می‌فرستد. نابودگر اول در ۱۹۸۴ به سراغ مادر جان کانر (سارا کانر) (با بازی لیندا همیلتون) فرستاده می‌شود تا او را نابود سازد و دست‌مایه رخدادهای قسمت اول فیلم می‌گردد.

    در قسمت دوم، هدف اصلی خود جان کانر است و اسکای‌نت، نابودگر مدل تی-۱۰۰۰ (با بازی رابرت پاتریک) را به گذشته می‌فرستد. این بار نیز نیروی مقاومت انسانی مأمور دیگری را برای حفاظت او به گذشته می‌فرستد و او کسی نیست جز یک نابودگر دیگر از مدل تی-۱۰۱ (با بازی آرنولد شوارتزنگر) که توسط خود جان کانر در ۲۰۲۹، CPU حافظه آن هک‌شده و برنامه‌ریزی شده است که زندگی خودش را در گذشته از خطرات در مقابل ربات اسکای‌نت محافظت کند. اکشن «نابودگر ۲: روز داوری»، نمایش اکشن هیجان‌انگیز پر از سکانس‌های تعقیب و گریز، تیراندازی‌های شدید و جلوه‌های ویژه پیشگامانه آن در زمان خود را شاخص می‌کند.

    نمایش فیلم از فلز مایع T-1000 که می‌تواند شکل خود را تغییر دهد و شکل انسان را تقلید کند، یک شگفتی فناورانه است. درحالی‌که فیلم از نظر اکشن سنگین است، موضوعات خانواده، فداکاری و جنگ را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد و درون‌مایه‌ای احساسی به روایت اضافه می‌کند. «نابودگر ۲: روز داوری» دنباله‌ای برجسته است که هم از نظر اکشن و هم از نظر احساسی از نسخه قبلی خود پیشی می‌گیرد و آرنولد شوارتزنگر را به‌عنوان یک نماد اکشن تثبیت کرد. این فیلم ژانر علمی تخیلی را با جلوه‌های ویژه بازتعریف کرد.

    بازیگران شاخص:

    آرنولد شوارتزنگر (در نقش نابودگر)، لیندا همیلتون (سارا کانر)، ادوارد فرلانگ (در نقش جان کانر)، رابرت پاتریک (در نقش تی-۱۰۰۰)، ارل بوئن (در نقش دکتر پیتر سیلبرمن)

    نظر منتقدین:

    نقدها برای «نابودگر ۲: روز داوری» بسیار مثبت بود و منتقدان سکانس‌های اکشن، جلوه‌های ویژه و اجراهای فیلم را تحسین کرده‌اند. منتقدان کارگردانی استادانه جیمز کامرون را ستوده‌اند که اکشن، تعلیق و عمق احساسی را در هم می‌آمیزد. جلوه‌های ویژه فیلم در زمان خود پیشگامانه بود و تصویری باورپذیر و وحشتناک تی-۱۰۰۰ ایجاد کرد. بازی بازیگران، به‌ویژه آرنولد شوارتزنگر و لیندا همیلتون، مورد ستایش جهانی قرار گرفتند. تعدادی از منتقدان احساس کردند که فیلم بیش از حد به سکانس‌های اکشن متکی است و فاقد تعلیق اصلی است.

    های‌لایت:

    «نابودگر ۲: روز داوری» در گیشه بسیار موفق بود و بیش از ۵۰۰ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروخت و برنده چهار جایزه اسکار از جمله بهترین ویرایش جلوه‌های صوتی و بهترین جلوه‌های بصری شد. در این فیلم یک تیم ۶۷ نفری مسئولیت جلوه‌های ویژه فیلم را به عهده داشتند و یک تیم ۱۹۴ نفره کار هنر و گرافیک رایانه‌ای را انجام دادند و در این راه موفق گشتند. «نابودگر ۲: روز داوری» یک فیلم هیجان‌انگیز و قابل تامل است و با سکانس‌های اکشن خود مخاطبان را سرگرم می‌کند و عواقب هوش مصنوعی و قدرت ارتباط انسانی را بررسی می‌کند.

    بیشتر بخوانید: معرفی بهترین فیلم های جنایی تاریخ سینما

    ۷-بازگشت به آینده (Back to the Future)
    بازگشت به آینده (Back to the Future)

    • سال ساخت و پخش: ۱۹۸۵
    • امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (IMDb): ۸.۵

    بازگشت به آینده (۱۹۸۵): یک ماجراجویی بی‌زمان به صفحه نقره‌ای بازنگری می‌کند.

    «بازگشت به آینده» یک کمدی نمادینِ علمی تخیلی، محصول ۱۹۸۵ است که یک شاهکار سینمای است. مارتی مک فلای (با بازی مایکل جی. فاکس)، نوجوانی در دهه ۸۰ میلادی با علاقه به راک اند رول، متوجه می‌شود که دوست دانشمندش، دکتر امت براون (با بازی کریستوفر لوید)، یک ماشین زمان ساخته است. طی یک بدشانسی (یا شاید سرنوشت) مارتی به سال ۱۹۵۵ می‌رود، جایی که او با والدین نوجوان دبیرستانی خود، جورج مک فلای (با بازی کریسپین گلاور) ولورین بینس-مک فلای (با بازی لی تامپسون) روبرو می‌شود.

    متأسفانه، حضور مارتی روابط عاشقانه بین والدینش را برهم می‌زند و در نتیجه با بهم‌خوردن رابطه آنها امکان ازدواج پدر و مادرش و در نتیجه به دنیا آمدن مارتی به خطر می‌افتد. مارتی که در گذشته گیر کرده است، باید راهی پیدا کند تا مطمئن شود که والدینش عاشق همدیگر می‌شوند. سفر او او به گذشته لحظات شاد و خنده‌داری را برای بیننده‌ی فیلم به‌وجود می‌آورد. بازگشت به آینده یک ماجراجویی دلچسب و خنده‌دار است که از نسل‌ها فراتر می‌رود و مضامین دوستی، خانواده و پیامدهای دستکاری در زمان را بررسی می‌کند.

    بازیگران شاخص:

    مایکل جی فاکس (در نقش مارتی مک فلای)، کریستوفر لوید (در نقش دکتر براون)، کریسپین گلاور (جدر نقش ورج مک فلای)، لی تامپسون (در نقش لورین بینس-مک فلای)، توماس اویلسون (در نقش بیف تنن)

    نظر منتقدین:

    «بازگشت به آینده» پس از انتشار مورد تحسین گسترده قرار گرفت و همچنان جز فیلم‌های موردعلاقه هم منتقدان و هم مخاطبان عادی است. منتقدان فیلمنامه هوشمندانه فیلم، ترکیب یکپارچه طنزِ علمی تخیلی و رابطه فاکس و لوید را ستوده‌اند. جلوه‌های ویژه فیلم که در زمان خود پیش‌گام بود، به دلیل باورپذیر بودنشان مورد ستایش قرار گرفته‌اند. برخی از منتقدان احساس کردند که پایان فیلم کمی عجولانه بود و نمایش سال ۱۹۵۵ به‌عنوان یک دوره زمانی، بیش از حد ساده بود. این انتقادات اما از تأثیر کلی فیلم کاسته نمی‌کاهد.

    های‌لایت:

    «بازگشت به آینده» پرفروش‌ترین فیلم گیشه در سال ۱۹۸۵ بود. این فیلم از آن زمان تا به امروز محبوبیت زیادی پیدا کرده‌است و از سوی منتقدان و تماشاگران به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های ماجراجویی و علمی-تخیلی و یکی از بهترین فیلم‌های ساخته‌شده در تاریخ شناخته می‌شود. در سال ۲۰۰۷، کتابخانه کنگره ایالات متحده این فیلم را برای نگه‌داری در فهرست ملی ثبت فیلم انتخاب کرد.

    این فیلم با دو دنباله، بازگشت به آینده قسمت ۲ (۱۹۸۹) و بازگشت به آینده قسمت ۳ (۱۹۹۰) ادامه یافت. استودیو یونیورسال با تشویق طرفداران متعهد فیلم و تأثیر آن بر فرهنگ عامه، بازی‌های ویدیویی، پارک تفریحی، یک مجموعه تلویزیونی انیمیشنی و یک موزیکال استیجی تولید کرد. محبوبیت همیشگی آن باعث شده‌است تا کتاب‌های متعددی درباره‌ی تولید، مستندها و آگهی‌های تجاری آن منتشر شود.

    ۸-لورنس عربستان (Lawrence of Arabia)

    لورنس عربستان (Lawrence of Arabia)

    • سال ساخت و پخش: ۱۹۶۲
    • امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (IMDb): ۸.۳

    درام تاریخی حماسی دیوید لین، «لورنس عربستان»، داستانی درباره گسترده از لارنس (با بازی پیتر اوتول)، افسر پیچیده بریتانیایی، شخصیتی محوری در شورش اعراب علیه حکومت عثمانی در طول جنگ جهانی اول است. این فیلم به بررسی تبدیل لارنس از یک نقشه‌کش به‌ظاهر بی‌ادعا به یک رهبر کاریزماتیک می‌پردازد که الهام می‌گیرد و قبایل مختلف عرب را متحد می‌کند. تی.ئی. لارنس، افسر دون‌پایه ارتش بریتانیا که اطلاعات زیادی راجع به سیاست و فرهنگ کشورهای خاورمیانه دارد، استخدام می‌شود تا ببیند در باب ساماندهی قبایل پراکنده عرب چه‌کار می‌تواند انجام دهد.

    در این مرحله از جنگ جهانی اول، بریتانیایی‌ها به کمک و شراکت اعراب در جنگ علیه ترک‌ها که متحد آلمان‌ها هستند، نیاز دارند. لارنس مجذوب و مسحور آن بیابان‌های بکر و دست‌نخورده و مردان یک‌دنده و لجوج قبایل عرب است و بلافاصله پس از آن که شاهزاده فیصل (با بازی الک گینس) از وی قول همکاری می‌گیرد، تبدیل به یک عرب تمام‌عیار می‌شود.

    لارنس به‌اتفاق دوست جدیدش شریف علی، بندر حیاتی عقبه را فتح می‌کند و همچون قهرمانی مورد استقبال قرار می‌گیرد. لارنس حالا آن‌قدر جسارت پیدا کرده که بخواهد دست به اعمال نامحتمل بزند. ترک‌ها او را به جرم جاسوسی می‌گیرند و شکنجه می‌دهند. همین تجربه او را به سلحشوری بی‌رحم و بی‌ملاحظه تبدیل می‌کند که به‌خاطر لذت، می‌کشد. او به‌گونه‌ای معجزه‌آسا موفق می‌شود برای فتح دمشق قبایل عرب را گرد آورد؛ ولی کینه‌های کهنه به رویاهایش پایان می‌دهند.

    «لورنس عربستان»، فیلمی خیره‌کننده و حماسی و یک شاهکار سینمایی است که به‌خاطر فیلم‌برداری جذابش که وسعت و عظمت چشم‌انداز بیابان را به تصویر می‌کشد مشهور است. فرمت عریض فیلم و موسیقی نمادین موریس ژار به داستان حماسی و میراث ماندگار آن کمک می‌کند.

    بازیگران شاخص:

    پیتر اوتول (در نقش توماس ادوارد لورنس)، الک گینس (در نقش شاهزاده فیصل)، عمر شریف (در نقش شریف علی بن الخریش)، آنتونی کوئین (در نقش اودا ابو تایی)، جک هاوکینز (ژئر نقش نرال آلنبی)

    نظر منتقدین:

    نقدها برای «لورنس عربستان» بسیار مثبت بود و منتقدان زیبایی بصری، بازی‌ها و گستره تاریخی فیلم را ستوده‌اند. منتقدان کارگردانی استادانه دیوید لین و داستان حماسی فیلم را ستوده‌اند. بازی بازیگران، به‌ویژه پیتر اوتول و عمر شریف، مورد ستایش جهانی قرار گرفتند. فیلم‌برداری و موسیقی متن در زمان خود پیشگامانه بودند و مورد استقبال قرار گرفتند. چند منتقد احساس کردند که این فیلم شورش اعراب را رمانتیک می‌کند و پیچیدگی‌های منطقه را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد. برخی دیگر از منتقدان سرعت فیلم را در برخی مواقع کند می‌دانند.

    های‌لایت:

    «لورنس عربستان» نامزد دریافت ده جایزه اسکار شد و توانست هفت جایزه از قبیل بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را کسب کند. همچنین برنده جایزه گلدن‌گلوب بهترین فیلم درام و جایزه بفتای بهترین فیلم شد. «لورنس عربستان» در گیشه موفقیت بود و بیش از ۷۰ میلیون دلار در سراسر جهان (معادل بیش از ۶۰۰ میلیون دلار امروز) به دست آورد. این فیلم یک فیلم کلاسیک سینما و یک دستاورد برجسته در فیلمسازی تاریخی محسوب می‌شود. لورنس عربستان همچنان یک فیلم خیره‌کننده و تفکر برانگیز است.

    تلاش برای انتخاب بهترین فیلم‌های ماجراجویی علی‌رغم سخت بودن، بسیار لذت‌بخش است. هر فیلمی که در اینجا کاوش می‌شود، مسیری منحصربه‌فرد را ارائه می‌کند، چه تعقیب و گریز هیجان‌انگیزی در میان جنگلی انبوه، چه دزدی جسورانه برای یک گنج افسانه‌ای، یا یک سفر به دورترین نقاط کیهان.

    فیلم‌هایی که در این مقاله مورد بحث قرار می‌گیرند نشان‌دهنده گواهی ماندگار از قدرت داستان‌های ماجراجویی هستند. ما در مجله اینترنتی اُکالا بلاگ ممکن است فیلمی از میان بهترین‌ها را اینجا ذکر نکرده باشیم، از شما خوانندگان عزیز می‌خواهیم نظر خود را درباره بهترین فیلم‌های ماجراجویانه برای ما بیان کنید.

    بیشتر بخوانید: ۱۰ فیلم جاسوسی فراموش نشدنی!

    ۰/۵ (۰ نظر)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا