نگرش نوعی منش یا روش یا آمادگی ذهنی است که ما به وسیله آن زندگی و هر آنچه در زندگی هست را میبینیم و درک میکنیم. از وقتی متولد میشویم تجربهها و یادگیریهای ما، باعث تشکیل باورهایی در ما میشوند، و این باورها پایه نگرش یا آمادگی ذهنی ما هستند. مثلا اگر چندین بار توسط چندین معلم مواخذه شده باشید، ممکن است به این باور برسید که معلمها شما را دوست ندارند، و سپس با این نگرش به همه اتفاقها و روابط مینگرید که بیارزش و دوست نداشتنی هستید. در طول زندگی به ویژه در طول کودکی، که ما برای رقم زدن نگرش خود، چندان توانا نیستیم، نگرشهایی در ما شکل میگیرند که ممکن است منفی یا غیرسازنده باشند. لازم است که برای زندگی بهتر، این نگرشها تغییر پیدا کنند.
در این مقاله از اُکالا بلاگ میخواهیم به روشهایی بپردازیم که باعث تغییر نگرش به زندگی در شما خواهند شد.
۷ روش کاربردی برای تغییر نگرش به زندگی
در این بخش به روشهای کاربردی برای تغییر نگرش به زندگی اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
۱- پیدا کردن ریشهها
در موقعیتهای مختلف، ما بر اساس یکسری از باورها فکر میکنیم و دست به قضاوت و تصمیمگیری میزنیم. برگردید به آن باور و ببینید چرا و بر اساس چه تجربههایی این باور در شما شکل گرفته است. تجربهها را مرور کنید، و ببینید آیا واقعا از آن تجربهها، میتوان به چنین نتایجی رسید؟ در اغلب اوقات جواب خیر است. چرا که تجربههای ما منبع خوبی برای تشکیل یک باور نیستند.
در واقع ما تجربههای بسیار محدودی در این جهان داریم و نمیتوانیم بر اساس تجربههای محدود خود، یک باور محکم بسازیم و از زاویه آن باور به همهچیز نگاه کنیم. با دیدن ریشه نگرشها میتوانیم به تغییر تدریجی آن امیدوار باشیم.
۲- توجه به اکنون
همانطور که گفتیم تجربههای ما محدود هستند و نباید معیار ما برای یک باور و در نهایت نوع نگرش ما باشند. چیزی که اکنون تجربه میکنیم مهم است. فرض کنید که به هند سفر کردهاید و در طول سفر خود در مواجهه با هندیها، متوجه شدید که آنها آدمهای خسیسی هستند. پس باور در شما شکل میگیرد که هندیها خسیس هستند و یک نگرش منفی در مورد آنها در ذهن شما باقی مانده است. حالا پس از مدتها یک هندی پیش شما آماده است و قرار است باهم به سفر بروید. آیا بر اساس اینجا و اکنون رفتار فرد جدید را بررسی میکنید یا بر اساس تجربههایی که داشتهاید؟
تجربههای شما با دیدن نهایتا ۱۰۰۰ نفر منجر به آن باور شده است در صورتی که هند بیش از یک میلیارد جمعیت دارد! پس نمیتوانید تجربهی خود را به همه آنها بسط دهید. در نتیجه یک باور و نگرش اشتباه در شما شکل گرفته است. به هر چیزی در اینجا و اکنون توجه کنید تا دچار چنین خطایی نشوید. تجربههای ما در خیلی از موارد ملاک خوبی برای شکل گیری باور و نگرش نیستند.
بیشتر بخوانید: آیا من خودم را دوست دارد؟ سوالاتی که باید از خودتان بپرسید
۳- قبول مسئولیت انتخاب
نگرش افراد گاهی به سمت قربانی بودن سوق پیدا میکند. اتفاقات مختلف در زندگی گاهی منجر به این باور میشوند که ما دخل و تصرفی در زندگی نداشته و تاثیرگذاری اندکی داریم. به همین خاطر نگرشی در ما شکل میگیرد مبنی بر اینکه من قربانی هستم و دنیا و دیگران مقصر.
افراد خود قربانی پندار، فکر میکنند که مجبورند که فلان کار را بکنند یا فلان حرف را نزنند و از این دست. اما واقعیت این است که انتخاب، همیشه انتخاب است و شما مسئول انتخابهای خود هستید. برای شما مثالی میزنم. مثلا شما میگویید که مجبور هستید کار کنید تا پول دربیاورید. جمله درست این است: شما انتخاب کردید کار کنید تا پول دربیاورید، چون پول برای شما با ارزش است و آن را با وقت و انرژی خود مبادله میکنید.
یا شما مجبور هستید در خانه بمانید و از فرزندان خود مراقبت کنید و از کار و بودن در اجتماع محروم شده اید. باز هم این انتخاب شماست، چرا که بودن کنار فرزند خود را ارزشمندتر یافته اید. اگر که اینطور نبود، قطعا مسئول بودید که راه دیگری پیدا کنید. اجباری در هیچ چیزی وجود دارد. هر جا که چنین حسی داشتید، به جای کلمه مجبورم، کلمه انتخاب میکنم را قرار دهید و در ادامه فکر کنید چه ارزشی باعث این انتخاب شده است.
۴- نگاه خاکستری
این یک نگاه بسیار خوب برای تغییر نگرش است. صفر و صد دیدن همه چیز را تمام کنید. در دل همه تاریکیها نوری وجود دارد، و در دل همه روشناییها، یک لکه تاریکی میبینیم. این یعنی هیچ چیز سیاه یا سفید نیست، و همه چیز در یک طیف خاکستری بالا و پایین میروند، گاهی متمایل به سمت سفیدی و گاهی برعکس. نگاه خاکستری بر پایه واقعیت است و زمانی که نگاه خاکستری داشته باشیم، باورهایمان منطقیتر و واقعیتر میشود. نگرشی که بر این اساس شکل میگیرد یک نگرش سازنده خواهد بود.
۵- دیدن مسیر به جای مقصد
یکی از کارهای مهم برای تغییر نگرش، دیدن مسیر به جای مقصد است. وقتی ما تمرکز خود را بر هدف میگذاریم تا زمانی که به آن نرسیم نمیتوانیم مثبت فکر کنیم و خوبیها را در بین بدیها پیدا کنیم. تصور کنید که میخواهید در یک امتحان سخت شرکت کنید. برای آمادگی مطالب مختلفی میخوانید و با افراد زیادی همراه میشوید تا باهم چیزهای بیشتری یاد بگیرید. این یک مسیر فوقالعاده است، شناخت آدمها و یادگیریهای بیشتر.
اما اگر نتیجهگرا باشید تمام تمرکز شما بر امتحان است، و نه از معاشرت با افراد بهره میبرید نه یادگیری شما آنقدر عمیق و درست است که در زندگی شما فایدهای داشته باشد و کیفیتی ایجاد کند. توجه به مسیر میتواند نگرش شما نسبت به نتیجه و فایده هر چیزی را عوض کند.
بیشتر بخوانید: با این ۸ قدم، دوباره از نو شروع کن!
۶- یادگیری مداوم: ارزیابی
یادگیری مداوم عنصر کلیدی تغییر نگرش به زندگی است. همانطور که پیش از این گفته شد، ما بر اساس تجربههای اندک و یادگیریهای اولیه خود، باورهایی را شکل میدهیم که بر اساس آن طرز نگاهمان به جهان شکل میگیرد و معمولا به ارزیابی مجدد وقایع نمیپردازیم. یادگیری مداوم باعث ارزیابی و تجدید نظر میشود.
جهان یکسره در تغییر و تحول است و ما لازم است بتوانیم نظر و نگرش خود را نو کنیم. این کار از طریق یادگیری میسر میشود. کتاب بخوانید، از افراد باسواد و خردمند مشورت بگیرید، به حرف کسانی که نگرش متفاوتی از شما دارند گوش بدهید و ذهنتان را پر از سوال کنید. این سوالها باعث میشوند گوش شنوایی پیدا کنید برای نظرات متفاوت و یادگیری بیشتر که منجر به تغییر نگرش در شما خواهد شد.
۷- کمک گرفتن از منابع معتبر
به جای اعتماد به دانش و تجربههای محدود خود، از منابع معتبر کمک بگیرید. مثلا در تحلیل یک اتفاق یا جریان اجتماعی یا سیاسی، آنچه تا به حال به آن باور داشته اید را کنار بگذارید، و نظر و تحلیل کارشناسان و متخصصان آن حوزه را بشنوید. منظور از شنیدن هم فقط شنیدن نیست بلکه باز بودن ذهن برای پذیرا بودن ایدهها و نظرات جدید و درست است. در مورد مسائل دیگر هم میتوانید کتاب بخوانید، کتابهای معتبر و مستندها و مطالب علمی، میتوانند مرجع خوبی برای تشکیل نگرش جدید باشند.
نگرش ما پنجرهای است که ما از طریق آن به دنیا مینگریم. کوچک بودن پنجره، بسته بودن یا تیره و تار بودن آن و جهتی که پنجره رو به آن باز میشود، عامل تفاوت کیفیت زندگی ما خواهند بود. پس لازم است که گاهی دست به کار شویم و تلاش کنیم در این دریچه تغییراتی ایجاد کنیم تا چیزهای جدید ببینیم.
اگر این تغییرات را لازم میبینید اما این کار برای شما سخت است میتوانید از یک روانشناس یا روان درمانگر کمک بگیرید. آیا شما تا به حال موفق بودهاید که نگرشی را در خود تغییر دهید؟ اگر تجربهای در این زمینه و یا راههای دیگری برای کمک به تغییر نگرش سراغ دارید، آن را در این مطلب از مجله سبک زندگی اکالا با ما درمیان بگذارید.
من هستی دفتری هستم، دانش آموخته روزنامهنگاری، روانشناسی و علوم اعصاب شناختی. بزرگترین دغدغه من در حوزه کاری، شناخت انسانها و کمک بهشون برای داشتن ذهن و روانی سالم و تواناست. در مسیرم چیزهای زیادی هم از کتابها و نظریهها و هم از تجربههای دیگران یاد گرفتم و اینجا سعی دارم دریافت خودم از بعضی مسائل رو به زبان ساده برای شما بنویسم. امیدوارم که نوشتههام بتونه اندکی راهنما و کارگشا باشه.