نقد و بررسی Daddio؛ فیلمی با بازی داکوتا جانسون و شان پن
کریستی هال، در اولین تجربه کارگردانی فیلم سینماییاش، چالشی جسورانه را برگزیده است: روایت داستانی کامل در یک لوکیشن واحد و با تنها دو بازیگر. فیلم «دادیو» با حضور ستارگانی چون شان پن و داکوتا جانسون، مخاطبان را درگیر خود میکند. با ما در این مقاله از مجله اکالا همراه باشید تا به نقد و بررسی فیلم دادیو (Daddio) بپردازیم.
فیلم دادیو (Daddio)
- سال تولید: ۲۰۲۳
- کارگردان: کریستی هال
- نویسنده: کریستی هال
- بازیگران: داکوتا جانسون، شان پن
- ژانر: درام
- امتیاز (IMDB): ۶.۶
- مدت زمان فیلم: ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه
- گروه سنی: R
«دادیو»، فیلمی به نویسندگی و کارگردانی کریستی هال، بر سادهترین مفهوم ممکن ساخته شده است: دو نفر در یک تاکسی در حال صحبت کردن هستند؛ کل فیلم همین است، از ابتدا تا انتها. این محدودیت خودخواسته، فضای فیلم را صمیمی و متمرکز نگه میدارد و به دو بازیگر اصلی، داکوتا جانسون و شان پن، اجازه میدهد تا در مرکز توجه قرار بگیرند.
با این حال، همین محدودیت، نیازمند فیلمنامهای تیز و جذاب است که مخاطب را تا پایان داستان درگیر خود کند. و اینجاست که «دادیو»، گاهی اوقات دچار مشکل میشود.
داکوتا جانسون نقش زن جوانی را بازی میکند که ما او را فقط با نام “گرلی” میشناسیم. او در فرودگاه JFK سوار تاکسی میشود که راننده آن، کلارک (شان پن)، قصد دارد او را به آپارتمانش در منهتن برساند.
در طول این سفر شبانه در نیویورک، کلارک با مکالمات بیوقفه خود، از موضوعات سطحی و بیاهمیت تا مسائل شخصی و صمیمیی، فضای تاکسی را پر میکند. در واقع، تمام داستان «دادیو» در همین گفتگوهای درون تاکسی خلاصه میشود.
بیشتر بخوانید: بهترین مینیسریالهای شبکه HBO که بر اساس یک کتاب ساخته شدهاند
در طول این سفر، ما به تدریج درباره زن جوان و راننده تاکسی اطلاعاتی کسب میکنیم. کلارک، رانندهای بیتکلف و بیفکر است که هر چه به ذهنش برسد را بدون هیچ فیلتری بیان میکند. همچنین میفهمیم که او ۲۰ سال است که راننده تاکسی بوده و ظاهراً این حرفه، او را به یک “فیلسوف” تبدیل کرده است.
در طول این مدت، او دیدگاههایی بدبینانه و گاهی ناخوشایند در مورد زندگی، عشق و مردانگی شکل داده است و همانطور که به سرعت متوجه میشویم، از به اشتراک گذاشتن آنها هیچ ابایی ندارد.
گرلی، یک برنامهنویس است که از سفری برای دیدن خواهر ناتنی خود بازمیگردد. در طول سفر، دردهای سرکوبشدهای که ریشه در تاریخ خانوادگی او دارند، آشکار میشوند. بخش زیادی از داستان او از طریق پیامهای بیپرده و جنسی که از دوستپسرش در طول سفر با تاکسی دریافت میکند، آشکار میشود. هرچه مکالمهاش با کلارک بیشتر پیش میرود، گرلی بیشتر درباره مشکلاتش حرف میزند و داستانش تکاندهندهتر میشود.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فیلم «Alien: Romulus»؛ اوج وحشت در جهنمی فضایی
فیلمی مانند «دادیو» بدون بازیهای بازیهای قوی امکانپذیر نبود و جانسون و پن در آن نقشهایی بهیادماندنی خلق کردهاند. این دو، با اجرای قوی و باورپذیر خود چنان عمق و جاذبهای به فیلم بخشیدهاند که تصور کسی دیگر در این نقشها دشوار به نظر میرسد.
دیالوگهای هال دقیق و هدفمند هستند، اما در عین حال کاملاً طبیعی به نظر میرسند. با این حال، این جانسون و پن هستند که با بازی چشمها و چهرههایشان به این فیلم جان میبخشند و داستانهایی فراتر از دیالوگهای هال را روایت میکنند.
چهرههای رسا و بیانگر جانسون و پن، به لطف لنز دقیق و تجربه فدون پاپامیکائیل، در نماهای نزدیک به زیبایی به تصویر کشیده شدهاند. مهارت پاپامیکائیل در فیلمبرداری، فراتر از ثبت ساده یک چهره است؛ او موفق شده دنیای پیچیده این شخصیتها را در محدوده کوچک یک تاکسی به تصویر بکشد.
شیمی بین این دو بازیگر چنان قوی است که مخاطب را به گفتوگوهای عمیق و صمیمی شخصیتها میکشاند. صراحت کلارک در بیان نظرهایش درباره عشق و قضاوتهایش درباره رابطه گرلی، مکالمههایی گیرا و جذاب خلق میکند.
بیشتر بخوانید: معرفی و بررسی مینیسریال سلب مسئولیت (Disclaimer)
بیشتر بخوانید: دنبالههایی که ثابت کردند همیشه نباید داستان فیلمها را ادامه داد
با این حال، تمرکز فیلم بر دیالوگها و محدودیت مکانی، گاهی اوقات حس ایستایی را به مخاطب منتقل میکند؛ خصوصاً در صحنههایی که تاکسی در ترافیک گیر کرده است. خوشبختانه، پویایی جذاب بین دو بازیگر، بیننده را تا لحظه جدایی آنها درگیر داستان نگه میدارد. هال میتوانست با کوتاهتر کردن صحنه پایانی، تاثیرگذاری آن را بیشتر کند، اما به طور کلی، این فیلم تجربهای لذتبخش و رضایتبخش است.
اما این بازیها، دیالوگها و فیلمبرداری، نمیتوانند ضعفهای فیلمنامه را جبران کنند. داستان فیلم به جایی نمیرسد و برخی از اتفاقات آن به گونهای غیر قابل باورند که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. رابطه بین گرلی و کلارک به طرز شگفتانگیزی در مدت زمان بسیار کوتاهی از حالت سردی به صمیمیت میرسد. تعجب آور است که”گرلی” از سوالات جسورانه و گاهی زشت کلارک بیشتر آزرده نمیشود.
کریستی هال با تکیه بر تواناییهای دو بازیگر خود، تصمیمی هوشمندانه گرفته، اما نمیتواند همیشه فضای دراماتیک را پایدار نگه دارد و داستان را گاه بیش از حد کش میدهد. با اینکه فیلم بهخاطر بازیهای فوقالعادهاش ارزش دیدن دارد، به نظر میرسد فیلمنامه چیزی که بازیگران برای درخشش کامل نیاز دارند را در اختیارشان نمیگذارد.
بیشتر بخوانید: فیلمهای ترسناکی که در سال ۲۰۲۵ منتشر میشوند
در این مقاله از بخش فرهنگ و هنر مجله اکالا، به نقد و بررسی فیلم دادیو (Daddio) پرداختیم. با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف فیلم، میتوان گفت «دادیو» تجربه سینمایی متفاوتی را ارائه میدهد. بازیهای درخشان شان پن و داکوتا جانسون، دیالوگهای هوشمندانه و فیلمبرداری دقیق، از نقاط قوت این فیلم هستند. اما فیلمنامهای که نتوانسته است به طور کامل پتانسیل این عناصر را شکوفا کند، از نقاط ضعف آن محسوب میشود.
نظر شما راجع به «دادیو» چیست؟ آیا این فیلم توانسته است شما را تحت تأثیر قرار دهد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منابع: KeithAndTheMovies / TheIndependentCritic / ScreenRant
من سورین صیادی هستم و از بچگی تقریباً تمام وقت آزادم را صرف دیدن فیلم و سریال (و گاهاً انیمه) کردم! بیشتر به ژانرهای اکشن، جنایی و هیجانانگیز علاقه دارم، اما ژانرهای دیگر را هم دنبال میکنم.
خیلی خوشحالم که میتوانم این لذت بزرگ از زندگی را با دیگران به اشتراک بگذارم و فیلم و سریالهای مورد علاقهام را به شما معرفی کنم.