حتماً تا به حال اصطلاح خودشیفته یا خودشیفتگی را شنیدهاید. خودشیفتگی یک اختلال است که به فردی که به صورت افراطی بر خود تمرکز دارد، خود را برتر از دیگران میداند و و نسبت به خواستهها و نیازهای هر کسی جز خود بیتفاوت و بیاعتناست نسبت داده میشود.
همه ما در طیفی از دوست داشتن خود قرار داریم و ممکن است گاهی این حالت در ما تشدید شود اما وقتی از فرد خودشیفته صحبت میکنیم منظور کسی است که دارای نوعی اختلال است. پس صرفاً به خاطر اینکه کسی خودش را زیاد دوست دارد یا حتی خودخواه است، نمیتوان به او برچسب خودشیفتگی زد.
در این مقاله از اُکالا بلاگ میخواهیم در مورد افراد خودشیفته یا مبتلا به خودشیفتگی بیشتر بخوانیم و یاد بگیریم که چگونه یک فرد خودشیفته را تشخیص دهیم.
ویژگیهای فرد خودشیفته
شاید برایتان جالب باشد که بدانید کلمه خودشیفتگی که ترجمه واژه نارسیسیزم است، از نام یک جوان یونانی به نام نارسیس گرفته شده است. او حاضر نشد که الهه یونانی را دوست بدارد و به همین خاطر محکوم به دوست داشتن تصویر منعکس شده چهره خود در رود آبی شد. او نتوانست بپذیرد که چیزی زیباتر و دلنشینتر از چهره او وجود دارد و فقط به چهره خود نگاه کرد تا وقتی که از فرط خستگی و گرسنگی به درون رود افتاد و جان باخت.
همانطور که از این داستان پیداست افراد خودشیفته نیز چنین حسی به خود دارند. در ادامه مهمترین ویژگیهای فرد ابتلا اختلال خودشیفتگی را مرور میکنیم.
۱. احساس برتری و خود برتر بینی
افراد خودشیفته تصور میکنند که بهتر و برتر از دیگران هستند.
۲. نیاز به تحصیل و تایید دیگران
افراد خودشیفته به تحسین و تایید دیگران به صورت افراطی نیازمندند و بدون اینها احساس ارزشمندیشان از بین میرود.
۳. عزت نفس شکننده
برخلاف چیزی که عموماً تصور میشود، افراد خودشیفته به صورت حقیقی و درونی شده، خود را دوست ندارند و برای خود ارزشی قائل نیستند. ارزش آنها وابسته به نظر دیگران است.
۴. ناتوانی در همدلی
افراد خودشیفته به احساسات و نیازهای دیگران بیتفاوت و بیتوجه هستند و توانایی همدلی و گذاشتن خود به جای دیگری و درک شرایط دیگران را ندارند.
۵. سوءاستفاده از دیگران
خودشیفتگی باعث میشود مبتلایان به آن از دیگران صرفاً برای رسیدن به هدف خود استفاده کنند.
بیشتر بخوانید: چگونه بفهمیم کسی به ما حسادت میکند؟
۶. ناتوانی در پذیرش انتقاد
افراد خودشیفته نسبت به انتقاد واکنشهای شدید دارند و رفتار پرخاشگرانهای در جواب به هر نوع انتقادی پیدا میکنند.
۷. احساس محق بودن
افراد خودشیفته به شکل نامعقولی انتظار دارند که دیگران برخوردی مطیع با آنها داشته باشند و خود را تسلیم خواستههای آنها بکنند.
۸. تخیلات افراطی
خودشیفتهها به صورت مداوم تخیلاتی در مورد موفقیت قدرت ذکاوت زیبایی و محبوبیت خود دارند.
۹. استثنایی بودن
متلایان به خودشیفتگی نه تنها خود را مهمتر از دیگران میپندارند بلکه احساس استثنایی بودن میکنند. در نظر فرد خودشیفته دیگران نمیتوانند او را درک کنند و تنها معدودی از انسانها در رتبهای هستند که میتوانند با او در رابطه باشند.
۱۰. رفتار پرخاشگرانه
خودشیفتگان معمولاً رفتارهای پرخاشگرانه دارند و نگرش آنها تکبرآمیز و پرافاده است.
عوامل بروز و تقویت خودشیفتگی
عوامل مختلفی میتوانند در ایجاد و تشدید خودشیفتگی تاثیر داشته باشند. از خود فرد گرفته تا اطرافیان و محیط. برخی از این عوامل عبارتند از:
۱. عوامل ژنتیکی و زیستی
طبق تحقیقات برخی از عوامل ژنتیکی و زیستی میتوانند در ایجاد خودشیفتگی نقش داشته باشند. اختلالات در سیستم عصبی هورمونی میتواند به خودشیفتگی منجر شود.
۲. تجربیات دوران کودکی
خانواده، اجتماع و تجربیات در دوران کودکی میتوانند به شکلگیری خودشیفتگی منجر شوند. والدینی که کودک خود را تحسین و تایید نمیکنند، موفقیتهای او را نادیده میگیرند، تنها از موفقیتهای خود حرف میزنند، باعث به وجود آمدن حس بیارزشی در کودک میشوند.
در نتیجه ناخودآگاه کودک برای محافظت از او به صورت افراطی سعی در ساختن ارزشمندی در ذهن کودک خواهد داشت. این موضوع در بزرگسالی به صورت افراطی خود را با خودشیفتگی نشان میدهد. از طرفی دیگر والدینی که فرزند خود را بیش از حد تحسین و تایید میکنند تصور ارزشمندی کاذبی به او میدهند که میتواند زمینهساز خودشیفتگی باشد.
۳. عوامل اجتماعی فرهنگی
فرهنگهایی که بر فردگرایی و موفقیت فردی تاکید دارند میتوانند زمینه ساز خودشیفتگی باشند همچنین رسانهها و فضای مجازی نیز میتوانند در بروز خودشیفتگی نقش داشته باشند. مثل شبکههای اجتماعی که به رقابتی بر سر بهتر بودن و موفقتر بودن دامن میزند.
۴. اختلالات روانشناختی
برخی اختلالات روانشناختی میتوانند با خودشیفتگی همراه باشند، مثل اختلال شخصیت نمایشی یا اختلال شخصیت مرزی.
روش برخورد با افراد خودشیفته
رفتار درست با افراد خودشیفته، باعث توقف روند تشدید این اختلال میشود، اما مهمتر از این، شما را از آسیبهای روانی شدیدی که این افراد میتواننند به شما وارد کنند، دور میسازد. در ادامه به روش برخورد درست با آنها اشاره میکنیم.
- مشخص کردن مرزهای شخصی: در مقابله با افراد خودشیفته لازم است مرزهای شخصی خود را حفظ کنید و به آنها اجازه ندهید که به راحتی از مرزهای شما عبور کنند.
- تایید و تحسین نکردن آنها: سعی کنید به درخواستهای مکرر آنها برای تایید و تحسین پاسخ ندهید. این میتواند باعث کاهش رفتارهای خودشیفته گرایانه فرد شود.
- عدم درگیری در مشاجره: در بحثها و تنشهایی که این افراد به وجود میآورند شرکت نکنید. این کار موجب کوتاه شدن شرایط دلخواه او میشود و آسیب کمتری به شما خواهد رساند.
- تحمل نکردن رفتارهای توهین آمیز: در مقابل رفتارهای توهین آمیز یا تحقیر و تهدید آنها منفعل نباشید و از آنها بخواهید که رفتارشان را تغییر دهند.
- کمک گرفتن از دیگران: در صورت نیاز از دوستان و اطرافیان خود کمک بگیرید تا از شما حمایت کنند و بتوانید مقابل این افراد بایستید.
- حفظ آرامش: در مقابل رفتارهای فرد خودشیفته آرامش خود را حفظ کنید و متعادل باقی بمانید و واکنش شدید نشان ندهید.
- دوری کردن: اگر امکانش را دارید بهتر است که از این افراد دوری کنید و با این افراد قطع رابطه کنید.
درمان اختلال خودشیفتگی
اگر کسی از نزدیکان شما به خودشیفتگی مبتلا است و قادر نیستید که از او دوری کنید، بلکه حتی میخواهید که به او کمک کرده باشید، اینها اصلیترین راههای درمان این اختلال به شمار میروند:
تشخیص و پذیرش مشکل
اولین قدم تشخیص و پذیرش ویژگیهای خودشیفتگی در فرد است. این کار معمولاً به سختی و به کمک متخصصان سلامت روان انجام میشود.
روان درمانی
روان درمانی و درمانهای شناختی رفتاری و درمان گروهی میتواند در کاهش خودشیفتگی فرد موثر باشد. هدف این درمانها تغییر الگوهای فکری و رفتاری خودشیفتگان است.
آموزش همدلی
یکی از مهمترین راههای درمان و کمک به افراد خودشیفته، افزایش همدلی در فرد خودشیفته است. آموزش همدلی و تمرینِ گذاشتن خود در جای دیگری میتواند در این زمینه کمک کند.
بیشتر بخوانید: چگونه همدلی را تمرین کنیم؟؛ مهارتی که زندگی را معنادار میکند
تقویت روابط بین فردی
افراد خودشیفته معمولاً در روابط بین فردی مشکل دارند. درمان میتواند به تقویت مهارتهای فردی، مهارتهای ارتباطی و برقراری روابط سالم کمک کند.
درمان دارویی
در صورت نیاز میتوانید از روانپزشک برای دریافت داروهایی در این زمینه کمک بگیرید.
درمان خودشیفتگی نیاز به صبر دارد و زمانبر است و ممکن است روندی کند و ناامیدکننده داشته باشد، اما با تلاش و همکاری فرد خودشیفته و متخصصان سلامت روان امکانپذیر است. به خاطر داشته باشید که قبل از برچسب خودشیفتگی، لازم است که پزشک یا متخصص روانشناس، با یک مصاحبه بالینی استاندارد، وجود این اختلال را تایید کند.
شما چه تجربهای از برخورد با افراد خودشیفته داشتهاید؟ تجربهها و نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.
من هستی دفتری هستم، دانش آموخته روزنامهنگاری، روانشناسی و علوم اعصاب شناختی. بزرگترین دغدغه من در حوزه کاری، شناخت انسانها و کمک بهشون برای داشتن ذهن و روانی سالم و تواناست. در مسیرم چیزهای زیادی هم از کتابها و نظریهها و هم از تجربههای دیگران یاد گرفتم و اینجا سعی دارم دریافت خودم از بعضی مسائل رو به زبان ساده برای شما بنویسم. امیدوارم که نوشتههام بتونه اندکی راهنما و کارگشا باشه.