اگر فرزندتان بیشتر از ۱۰ سال داشته باشد میدانید که بچهها با افزایش سن عادت به حفظ اسرار پیدا میکنند. همانطور که بچهها رشد میکنند، تمایل دارند اطلاعاتی را که باید با والدین خود به اشتراک بگذارند را کم کنند و چیزهایی را به عنوان راز نگه دارند، یا آنها را فیلتر کنند. این ویژگی ای است که هر بچهای با افزایش سن یاد میگیرد و به نوعی به آنها آرامش میدهد. این کار کودکان گاهی باعث نگرانی والدین میشود که نمیخواهند کودکشان در معرض آسیبی قرار گیرد. در این مقاله از مجله اُکالا هم به علت پنهان کاری کودکان میپردازیم و هم به راهکارهایی برای داشتن خیال راحت از بابت حال خوب خانوادهمان. با ما همراه باشید.
چرا بچهها رازهای خود را از والدین خود پنهان میکنند؟
مهم نیست که شما به عنوان والدین چقدر ملایم باشید یا چقدر با فرزندان خود رفتار دوستانهای داشته باشید، چیزهایی وجود دارد که فرزندانتان قطعاً از شما پنهان میکنند. تمایل به رازداری از والدین بهویژه از ابتدای نوجوانی شروع میشود. این موضوع بیشتر به نحوه تربیت بچهها توسط والدینشان بستگی دارد.
محدودیتها ممکن است آنها را در به اشتراک گذاشتن اطلاعات با والدین خود مردد میکند. نوع رازهایی که بچهها از والدین خود نگه میدارند تا حدودی به درجه نظم و انضباط مقرر در خانواده بستگی دارد. به این صورت که بچههایی که والدین سختگیرتری دارند، اسرار بیشتری را حفظ میکنند، و آنهایی که والدین آسانگیرتری دارند، رازهای بیشتری را به اشتراک میگذارند.
علت پنهانکاری
کودکان ممکن است چیزهایی را از والدین خود پنهان کنند زیرا میترسند دچار مشکل شوند. اگر کودکی کار اشتباهی انجام داده یا خطایی مرتکب شده است، ممکن است نگران این باشد که اگر والدین متوجه شوند چه واکنشی نشان خواهند داد. این ترس میتواند منجر به پنهانکردن داستان یا دروغگویی کودکان برای اجتناب از تنبیه شود.
اگر کودکان احساس کنند که حریم خصوصی آنها مورد تجاوز قرار گرفته است، ممکن است چیزهایی را از والدین خود پنهان کنند. همانطور که کودکان بزرگتر میشوند، ممکن است شروع به ابراز استقلال کنند و احساس کنند که نیاز به داشتن فضای مخصوص به خود دارند. اگر والدین بیش از حد سرسخت باشند یا دائماً در زندگی شخصی فرزندشان فضولی کنند، ممکن است کودک احساس کند که باید چیزهایی را پنهان کند تا احساس استقلال خود را حفظ کند.
اگر بچهها احساس کنند که درک نمیشوند، ممکن است چیزهایی را از والدین خود پنهان کنند. در واقع اگر کودکان تصور کند که والدینشان نمیتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند یا والدینشان آنها را قضاوت میکنند، ممکن است در به اشتراک گذاشتن احساسات و تجربیات خود مردد باشند. این امر میتواند بهویژه در صورتی اتفاق بیفتد که فاصله سنی قابل توجهی بین کودک و والدین آنها وجود داشته باشد یا در مواقعی که والدین پیشینه فرهنگی متفاوتی داشته باشند.
اگر بچهها احساس کنند که والدینشان نمیشنوند یا نگرانیهایشان را جدی نمیگیرند، ممکن است چیزهایی را از والدین خود پنهان کنند. اگر کودکی در گذشته سعی کرده با والدین خود ارتباط برقرار کند و با نادیده گرفتن یا انتقاد و سرزنش مواجه شده باشد، ممکن است در آینده کمتر با والدین خود ارتباط برقرار کند یا صمیمی شود.
در نهایت اگر بچهها نخواهند والدینشان را ناامید کنند، ممکن است چیزهایی را از والدین خود پنهان کنند. بچهها ممکن است احساس کنند که باید انتظارات والدین خود را برآورده کنند یا احساس کنند نمیتوانند چیزهای خاصی را به اشتراک بگذارند زیرا باعث ناراحتی یا ناامیدی والدین آنها میشود. در نتیجه مسائلی که (شاید فقط از نظر خودشان) ناخوشایند است را پنهان میکنند.
بیشتر بخوانید: چگونه با دروغهای کودکمان برخورد کنیم؟
آیا باید نگران پنهانکاری کودکان باشیم؟
این اشکالی ندارد که به بچهها اجازه دهیم اسراری داشته باشند، چرا که آنها نیز حریم خصوصی دارند، اما حد و مرز این حریم کجاست؟ حفظ اسرار باعث میشود بچهها از فضای شخصی خود آگاه شوند. آنها با اسرار یاد میگیرند که چه چیزی برای آنها شخصی است و چه چیزی را نباید با دیگران در میان بگذارند.
اما چقدر از آن خوب است؟ این باید حدی داشته باشد. بچهها نباید با بسیاری از رازهای خودشان رها شوند، زیرا در نتیجه این امر، وابستگی شخصی و عاطفی خود را با اعضای خانواده از دست میدهند. آنها سعی میکنند با اسرار خود زندگی کنند و حاشیه حریم خصوصی خود را افزایش دهند.
راهکارهای فوقالعاده برای برخورد با کودک پنهانکار
چگونه باید به فرزندان خود کمک کنیم که هم از ما چیزهای زیادی را پنهان نکنند، هم حریم خود را حفظ کنند و هم بیش از حد در فشار حفظ اسرار نباشند؟ والدین باید در مورد فعالیتهای خود هوشیار باشند اما نباید بیش از حد فضول باشند.
کودک را مجبور نکنید که راز را باز کند. بگذارید خودشان در مورد آن صحبت کنند. اگر رازی بی ضرر است، آنها را تشویق کنید که به جای پنهان کردن، همیشه در مورد آن صحبت کنند. اگر مضر است، اقدامات لازم را در اسرع وقت انجام دهید.
بیشتر بخوانید: دروغهایی که هرگز نباید به کودک بگویید
والدین چه کاری میتوانند انجام دهند؟
باید آرام و خونسرد باشید و صبر کنید. شما نباید انتظار یک رفتار را فکر بالغانه را از فرزندان خود داشته باشید. به او فضا دهید تا بتواند با آرامش به سمت شما حرکت کند. هر چقدر رفتار شما به طور عمومی و کلی، آرامتر باشد، فرزند شما با خیال آسودهتری به شما نزدیک میشود.
بچهها از ترس تنبیه شدن رازها را حفظ میکنند. اولین کار باید این باشد که آنها را راحت کنیم تا باور کنند اگر در مورد آن صحبت کنند مجازاتی در کار نخواهد بود. در واقع او باید بداند که پاداش راستگویی از مجازات آن بیشتر است. اگرچه قرار نیست بخاطر راستگویی و پنهان نکردن، هر کاری انجام دهند، اما در نهایت گفتن حقیقت، اگر تنبیه را از بین نبرد، کم خواهد کرد.
به عادات کودک خود توجه کنید و سعی کنید رازی را که او از شما پنهان میکند حدس بزنید. مثلاً وقتی کودکتان بر خلاف همیشه سر میز شام نمینشیند و یا هنگام صحبت ارتباط چشمی نمیگیرد. یک منطقه امن بین خود و فرزندتان ایجاد کنید تا او در صحبت کردن در مورد آن با شما احساس راحتی کند.
رازهای که والدین باید حتماً سعی کنند بدانند کدامند؟
در حالی که پنهان نگه داشتن برخی از اسرار مسئله چندان مهمی نیست، اسرار خاصی وجود دارد که باید فوراً مورد توجه قرار گیرد. رازهایی مانند آزار و اذیت بزرگترها، نزدیک شدن افراد غریبه، تماشای فیلمها و نمایشهایی که منحصراً برای بزرگسالان در نظر گرفته شده است و مورد قلدری یا سوءاستفاده قرار گرفتن در مدرسه یا هر جای دیگر، باید فوراً برطرف شوند.
میتوانید قبل از اینکه نگران هر نوع رازی باشید، با کودک خود در آرامش و با مهربانی صحبت کنید، و به او اطمینان بدهید که میتواند در مورد چنین مسائلی با شما صحبت کند. کودک باید بداند که شما کاملاً و در هر شرایطی از او پشتیبانی میکنید.
همانطور که در این مقاله از مجله سبک زندگی اُکالا خواندید، دلایل زیادی وجود دارد که چرا کودکان ممکن است تصمیم بگیرند چیزهایی را از والدین خود پنهان کنند. برای والدین ضروری است که محیطی ایجاد کنند که فرزندانشان احساس راحتی کنند تا افکار و تجربیات خود را بدون ترس از قضاوت یا تنبیه به اشتراک بگذارند. با ایجاد اعتماد و حفظ ارتباطات باز، والدین میتوانند به فرزندان خود کمک کنند که به اندازه کافی احساس امنیت و اطمینان کنند تا حتی چالشبرانگیزترین جنبههای زندگی خود را به اشتراک بگذارند.