ترکیب هنر و مبارزه؛ رونمایی از بهترین فیلم‌های رزمی!

فیلم‌های رزمی، مخاطبان را برای نسل‌ها مجذوبِ خود کرده است. این فیلم‌ها فراتر از نمایش‌های خیره‌کننده توانایی فیزیکی، رستگاری و مبارزه ابدی انسان برای عدالت را است. از تمرینات راهبان معابد شائولین گرفته تا نزاع‌های استخوان خراش باشگاه‌های مبارزه زیرزمینی، سینمای هنرهای رزمی چشم‌انداز متنوعی از داستان‌ها و سبک‌ها را ارائه می‌دهد. این مقاله از مجله اینترنتی اُکالا بلاگ، سفری هیجان‌انگیز برای انتخاب بهترین فیلم‌های رزمی را با شما شروع می‌کنیم. ما را در این انتخاب همراهی کنید.

۱- ماتریکس (The Matrix)

• سال ساخت و پخش: ۱۹۹۹
• امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (IMDb): ۸.۷

«ماتریکس» اثر برادران واچوفسکی یک فیلم اکشنِ رزمی است که این ژانر را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت. در یک هتل متروکه در شهری بزرگ، یک زن که بعداً مشخص می‌شود نامش ترینیتی (با بازی کری-ان ماس) است، در تنگنای پلیس گیر افتاده است. با این‌حال، او با کمک توانایی‌های ابرقهرمانی خود، موفق به شکست آن‌ها و گریز از مهلکه می‌شود؛ اما نیروی پلیس دست به تعقیب او می‌زند.

علاوه بر نیروی پلیس، گروه دیگری از ماموران که دارای قابلیت‌های ابرقهرمانی خاصی هستند نیز به تعقیب او می‌پردازند. ترینیتی وارد کیوسک تلفن‌عمومی می‌شود و تلفنی که زنگ می‌خورد را برمی‌دارد. او تنها چند ثانیه قبل از این که کیوسک تلفن مورد اصابت کامیونی حامل ماموران قرار بگیرد، ناپدید می‌شود.

برنامه‌نویس کامپیوتری به نام توماس اندرسون، با نام مستعار «نئو» (با بازی کیانو ریوز) در جامعه هکرها، احساس می‌کند یک مشکلی وجود دارد، چرا که در محیط آنلاین دائماً با عبارت ماتریکس روبرو می‌شود. ترینیتی با او تماس می‌گیرد و می‌گوید پاسخ سؤالات او نزد مورفئوس (با بازی لارنس فیشبرن) است. گروهی از ماموران به همراه نیروی پلیس به رهبری مامور اسمیت (با بازی هوگو ویوینگ)، به محل کار نئو می‌رسند و سراغ او را می‌گیرند. با این‌که مورفئوس تلاش می‌کند به نحوی نئو را با کمک تماس تلفنی هدایت کند تا به دست مأموران نیفتد او دستگیر شده و تحت بازجویی برای کمک به پیدا کردن محل اختفای مورفئوس قرار می‌گیرد.

آن‌ها از مورفئوس به‌عنوان یک تروریست یاد می‌کنند. «ماتریکس» چیزی بیش از یک فیلم اکشنِ هیجان‌انگیز است. این فیلم یک کاوش فلسفی از واقعیت، اراده و ماهیت هستی است. این فیلم تماشاگران را دعوت می‌کند آنچه را که واقعی می‌دانند، زیر سوال ببرند تا امکان وجود یک‌دنیای شبیه‌سازی شده را در نظر بگیرند. سفر نئو استعاره‌ای از کشف خود و رهایی از محدودیت‌های ذهنی و اجتماعی است. تصویری و اکشن پیشگامانه «ماتریکس» یک شگفتی است. جلوه‌های ویژه پیشگامانه فیلم، از جمله سکانس‌های حرکت گلوله، برای علاقه‌مندان به سینمای اکشن جذاب است. مبارزات مبتکرانه فیلم، کونگ‌فو و هنر‌های آکروباتیک را با هم ترکیب می‌کند.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های هیجان انگیز!

بازیگران شاخص:

کیانو ریوز (در نقش توماس اندرسون / نئو)، لارنس فیشبرن (در نقش مورفئوس)، کری-ان ماس (در نقش ترینیتی)، هوگو ویوینگ (در نقش مامور اسمیت)

نظر منتقدین:

«ماتریکس» با استقبال گسترده منتقدان مواجه شد و به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد. این فیلم که به دلیل اصالت، سکانس‌های اکشن و مضامین تفکر برانگیز مورد ستایش قرار گرفته است، ژانر علمی تخیلی را دوباره به جایگاه ویژه‌ای رساند. منتقدان از جلوه‌های ویژه پیشگامانه فیلم، سکانس‌های اکشن بدیع و مضامین تفکر برانگیز فلسفی تمجید کردند. بازی‌ها، به‌ویژه کیانو ریوز و لارنس فیشبرن، نیز به دلیل باورپذیری مورد تحسین قرار گرفتند.

اقلیت کوچکی از منتقدان داستان را پیچیده و گیج‌کننده دیدند. تعداد بسیار کمی از منتقدان احساس کردند که مضامین فلسفی توسعه‌نیافته است.

های‌لایت:

«ماتریکس» در گیشه بسیار موفق بود و در مجموع حدود ۴۶۳ میلیون دلار فروخت که از این میان حدود ۱۷۱ میلیون دلار سهم فروش آمریکا و کانادا و حدود ۲۹۲ میلیون دلار سهم فروش در سایر کشورها بود. «ماتریکس» با وجود این‌که در زمینه کسب جوایز اسکار رقیب فیلم «جنگ ستارگان: قسمت اول – تهدید شبح» بود، موفق شد در هر چهار زمینه‌ای که در اسکار نامزد بود، موفق به کسب جایزه شود. ترکیب منحصربه‌فرد فیلم از اکشن، جلوه‌های ویژه و مضامین فلسفی، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرد و تحسین منتقدان و تأثیر فرهنگی آن باعث افزایش محبوبیت آن شد «ماتریکس» یک فیلم اکشن رزمی پیشگامانه است که از محدوده ژانر فراتر می‌رود.

جلوه‌های ویژه خیره‌کننده، اکشن هیجان‌انگیز و کاوش تفکر برانگیز از واقعیت، جایگاه آن را به‌عنوان یک کلاسیک مدرن تثبیت کرده است.

بیشتر بخوانید: معرفی ۱۰ فیلم اکشن برتر تاریخ سینما

۲- هفت سامورایی (Seven Samurai)

• سال ساخت و پخش: ۱۹۵۴
• امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (IMDb): ۸.۶

«هفت سامورایی» ساخته آکیرا کوروساوا فیلمی شاخص در سینمای ژاپن و سنگ بنای ژانر سامورایی است. اهالی یک روستا که به‌خاطر حمله راهزن‌ها، به فلاکت و تنگ‌دستی افتاده‌اند تنها راه چاره را در پیدا کردن چند سامورایی برای محافظت از روستا در برابر غارت راهزنان می‌بینند. چند نفر از اهالی بدین منظور راهی شهر می‌شوند و پس از تلاش فراوان و چند بار شنیدن جواب رد، موفق می‌شوند یک سامورایی با اخلاق به نام کامبِئی شیمادا (با بازی تاکاشی شیمورا) را پیدا کنند.

او وقتی می‌فهمد که دستمزدش فقط روزانه سه وعده برنج به‌عنوان غذاست، از این کار منصرف می‌شود؛ اما با دیدن فلاکت روستاییان دلش برای آن‌ها می‌سوزد و تصمیم به یاری آن‌ها می‌گیرد. او با پرسیدن موقعیت مکانی روستا، به این نتیجه می‌رسد که برای مقابله با راهزنان به هفت سامورایی نیاز خواهد داشت. به همین مقصود، اهالی دهکده و خود شیمادا به دنبال شش سامورایی دیگر می‌گردند. پنج سامورایی دیگر پیدا می‌شوند و شیمادا به علت تنگی وقت از یافتن سامورایی هفتم منصرف می‌شود.

شب قبل از حرکت یک سامورایی دیگر به جمعشان افزوده می‌شود؛ اما آن‌ها به دلیل اخلاق خاص او از پذیرفتن وی سر باز می‌زنند. با این‌حال، فرد هفتم همه‌جا به دنبال آن‌ها می‌رود و خودش را به‌عنوان هفتمین سامورایی در جمع سامورایی‌ها تثبیت می‌کند. پس از ساخت استحکامات، حفر خندق، مسدود کردن راه‌های ورود به دهکده و آموزش مبارزه به مردان دهکده، فصل درو فرامی‌رسد و محصول روستا درو می‌شود.

سامورایی‌ها و اهالی که در انتظار رسیدن راهزن‌ها نشسته‌اند با سه دیدبان مواجه می‌شوند و دو نفرشان را می‌کشند و دیگری را به اسارت می‌گیرند. راهزن اسیر شده تعداد و محل استقرار راهزنان را فاش می‌کند و به دست اهالی کشته می‌شود. سه سامورایی و یک راهنما به مخفیگاه راهزنان می‌روند و هنگامی که راهزنان در خواب به سر می‌برند، اقامتگاهشان را به آتش کشیده و چند راهزن را به ضرب شمشیر می‌کشند. در ادامه راهزنان به روستا هجوم می‌آورند و پس از چند شبانه‌روز نبرد سرانجام، سامورایی‌ها موفق می‌شوند و تمام راهزن‌ها را به قتل می‌رسانند. در این میان چهار سامورایی و چند نفر از اهالی روستا کشته می‌شوند. در نهایت، سه سامورایی بازمانده رقص و شادی روستاییان را تماشا می‌کنند.

این فیلم به پیچیدگی‌های اخلاقی جنگ و هزینه‌های انسانی خشونت می‌پردازد. کوروساوا به طرز ماهرانه‌ای بین سکانس‌های اکشنِ هیجان‌انگیز و شخصیت‌ها تعادل برقرار می‌کند. این فیلم با دقت، استراتژی‌ها و آموزش‌های مربوط به آماده‌شدن برای نبرد را به تصویر می‌کشد و نظم و انضباط و شمشیرزنی سامورایی‌ها را به نمایش می‌گذارد. درعین‌حال، فیلم به انگیزه‌ها و کشمکش‌های درونی هر جنگجو می‌پردازد و حس همدلی به این شخصیت‌های پیچیده ایجاد می‌کند.

«هفت سامورایی» در ژاپن به موفقیت بزرگی دست‌ یافت و پس از اکرانش به شهرت بین‌المللی رسید. تحسین منتقدان این فیلم و شهرت آن به‌عنوان یک فیلم کلاسیک سینمای جهان، به محبوبیت پایدار آن کمک کرده است. با این‌حال، زمان طولانی فیلم و گفتگوهای خارجی زبان برای برخی تماشاگران جذاب نیست.

بازیگران شاخص:

توشیرو میفونه (در نقش کیکوچیو)، تاکاشی شیمورا (در نقش کامبی)، ایسائو کیمورا (در نقش کاتسوشیرو اُکاموتو)، مینورو چیاکی (در نقش هیهاچی هایاشیدا)، یوشیو اینابا (در نقش گُروبِئی کاتایاما)

نظر منتقدین:

«هفت سامورایی» پس از اکران مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت و همچنان به‌عنوان یک شاهکار مورد تحسین قرار می‌گیرد. این فیلم که به دلیل وسعت حماسی، تصاویری خیره‌کننده و شخصیت‌های جذابش مورد تحسین قرار گرفته، ژانر سامورایی و رزمی را باز تعریف کرد و فیلمسازان بی‌شماری را در سراسر جهان تحت‌تأثیر قرار داد. منتقدان داستان‌پردازی غنی، کارگردانی استادانه و بازی‌های جذاب گروه بازیگران فیلم را ستودند. مضامین افتخار، وظیفه و اهمیت اتحاد در بین مخاطبان در سطح جهان مورد توجه قرار گرفت.

تعداد بسیار کمی از منتقدان، زمان پخش فیلم را بیش از حد دانستند. برخی منتقدان احساس کردند که سرعت در بخش‌های مختلف ناهماهنگ است.

های‌لایت:

«هفت سامورایی» چیزی فراتر از یک فیلم اکشن هیجان‌انگیز سامورایی است. این فیلم یک کاوش ظریف از رهبری، وفاداری و اهمیت کار تیمی است. هر سامورایی مهارت و شخصیت منحصربه‌فردی را برای گروه به ارمغان می‌آورد و درگیری‌های اولیه آن‌ها به‌تدریج جای خود را به حس رفاقت می‌دهد، زیرا روستاییان را آموزش می‌دهند و برای نبرد اجتناب‌ناپذیر آماده می‌شوند.

این فیلم نامزد اسکار طراحی لباس، نامزد اسکار طراحی صحنه و برنده شیر نقره‌ای و نامزد شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شده است. «هفت سامورایی» یک کلاسیک جاودانه است که از محدودیت‌های فرهنگی و ژانری فراتر می‌رود. داستان گیرا، شخصیت‌های غنی و سکانس‌های اکشن نفس‌گیر فیلم، دهه‌ها پس از اکران همچنان مخاطبان را درگیر خود می‌کند.

۳- اولدبوی (Oldboy)

• سال ساخت و پخش: ۲۰۰۳
• امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (imdb): ۸.۳

«اولدبوی» اثر پارک چان ووک، یک فیلم مهیج و انتقام‌جویانه نوآورانه است که مضامین خشونت، حافظه و چرخه انتقام را بررسی می‌کند. اوه دائه سو (با بازی چوی مین-شیک)، یک تاجر معمولی، بدون اینکه دلیل آن را بداند، ربوده شده، و به مدت پانزده سال در یک سلول انفرادی زندانی می‌شود.

هنگامی که او به طور ناگهانی بدون هیچ توضیحی آزاد می‌شود، تلاشی بی‌وقفه برای انتقام از شخصی که این مصیبت را بر سر او آورده است، شروع می‌کند. یک زن جوان به نام میدو (کانگ هی جونگ) به او کمک می‌کند. به‌مرور که دائه سو به راز خود پی‌ می‌برد، حقایقی تکان‌دهنده‌ای را در مورد گذشته خود و دلایل زندانی‌شدن خود، کشف می‌کند.

«اولدبوی» یک فیلم خیره‌کننده و دلهره‌آور است که مرزهای خشونت را جابه‌جا می‌کند و عواقب روانی انتقام را بررسی می‌کند. خشونت بی‌امان این فیلم جایگاه آن را به‌عنوان یک جنایی-رزمی کره‌ای در دنیا تثبیت می‌کند.

بازیگران شاخص:

چوی مین سیک (در نقش دائه سو)، یو جی-ته (در نقش لی وو جین)، یو یون-سوک (در نقش وو جین جوان)، کیم بیونگ-سو (در نقش آقای هان، محافظ وو جین)

نظر منتقدین:

نقدها برای «اولدبوی» عموماً مثبت بوده‌اند و منتقدان اصالت و عملکرد اصلی فیلم را ستوده‌اند. منتقدان کارگردانی متهورانه پارک چان ووک را تحسین کرده‌اند که از برداشت‌های نوآورانه و حس قویی را منتقل می‌کند. تصویر خشن دائه سو، مردی که درگیر انتقام است، مورد ستایش جهانی قرار گرفته است. کاوش فیلم درباره انتقام مورد توجه تماشاگران قرار گرفته است. برخی از منتقدان درحالی‌که در اقلیت بودند، خشونت فیلم را بیش از حد و بی‌دلیل دانسته‌اند.

های‌لایت:

«اولدبوی» در کره جنوبی فروش موفقی داشته است و در سطح بین‌المللی طرف‌داران زیادی پیدا کرده است. این فیلم به دلیل اصالت، کاوش در موضوع انتقام و تأثیر آن بر سینمای کره مورد ستایش قرار گرفته است. «اولدبوی» همچنین یک فیلم خیره‌کننده و تفکر برانگیز است که با خشونت تصویری خود بینندگان را به میخکوب می‌کند و باعث می‌شود بیننده درباره ماهیت مخرب انتقام تفکر کند. بااین‌حال، توجه داشته باشید که خشونت فیلم ممکن است برای همه مخاطبان مناسب نباشد.

۴- شورش سامورایی (Samurai Rebellion)

• سال ساخت و پخش: ۱۹۶۷
• امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (imdb): ۸.۳

«شورش سامورایی» به کارگردانی ماساکی کوبایاشی یک درام تاریخی قدرتمند است که در قرن هفدهم ژاپن در دوره ادو اتفاق می‌افتد. در سال ۱۷۲۵، در طول دوره ادو ژاپن، ایسابورو ساساهارا (با بازی توشیرو میفونه) یک دست‌نشانده دامیو از قبیله آیزو، ما ساکاتا ماتسودایرا است. ایسابورو یکی از ماهرترین شمشیربازان این سرزمین است که رقیب اصلی او دوست خوبش تاتواکی آسانو (با بازی تاتسویا ناکادای) است. ایسابورو در یک ازدواج بدون عشق با یک زن است.

یک روز، یکی از مشاوران دایمیو به پسر بزرگ ایسابورو، یوگورو (با بازی گو کاتو) دستور می‌دهد که با همسر سابق دایمیو، ایچی (با بازی یوکو تسوکاسا) ازدواج کند، حتی اگر او مادر یکی از پسران دایمیو باشد. خانواده با ترس زیاد موافقت می‌کنند. ایچی و یوگورو عاشق هم می‌شوند، ازدواج می‌کنند و دختری به نام تومی به دنیا می‌آورند.

درحالی‌که فیلم دارای صحنه‌های شمشیرزنی چشمگیر و سکانس‌های اکشن هیجان‌انگیز است، تمرکز اصلی آن بر آشفتگی عاطفی وفداکاری‌هایی شخصیت‌ها است. همسر ایسابورو با بازی یوکو تسوکاسا به‌عنوان یک شخصیت قوی و پیچیده ظاهر می‌شود که مایل به سرپیچی از هنجارهای اجتماعی برای محافظت از خانواده خود است. این فیلم مضامین عشق خانوادگی، موقعیت اجتماعی و پیامدهای ویرانگر پیروی کورکورانه از سنت را بررسی می‌کند.

بازیگران شاخص:

توشیرو میفونه (در نقش ایزابورو ساساهارا)، یوکو تسوکاسا (در نقش لیدی ایچی)، تاتسویا ناکادای (در نقش تاتواکی آسانو)، کینویو تاناکا (در نقش اویوکی)، یوشیو کوسوگی (در نقش یوهی ساساهارا)

نظر منتقدین:

«شورش سامورایی» پس از اکران مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم به دلیل بازی‌های ظریف، مضامین قدرتمند و کارگردانی استادانه کوبایاشی تحسین شده است. بااین‌حال، تصویر فیلم از اقتدار و تمرکز آن بر درام، برخی از تماشاگران را که به دنبال یک فیلم اکشن سنتی سامورایی هستند، دلسرد کند.

منتقدان روایت پیچیده فیلم، بازی‌های قوی توسط میفونه و تسو کاسا و توانایی کوبایاشی در ترکیب تفسیر اجتماعی با سکانس‌های اکشن هیجان‌انگیز را ستودند. جستجوی فیلم در مفهوم خانواده و هزینه‌های انسانی شورش مورد توجه قرار گرفت. اقلیت کوچکی از منتقدان روند فیلم را کند و تمرکز آن را بر درام خانوادگی بیش از حد دانستند. تعداد بسیار کمی از منتقدان بیان کردند که پایان مبهم بود.

های‌لایت:

«شورش سامورایی» در گیشه در ژاپن عملکرد متوسطی داشت. ارتباط فیلم با کارگردان مشهور ماساکی کوبایاشی و ستاره توشیرو میفونه احتمالاً مخاطبان خاص را به خود جلب می‌کند. با این‌حال، مضامین چالش‌برانگیز فیلم و فقدان قهرمانان مشخص از جذابیت آن می‌کاهد.

«شورش سامورایی» یک درام تاریخی تأمل‌برانگیز و عاطفی است. این فیلم با کاوش در مضامین خانواده، شرافت و شجاعت برای سرپیچی از زور و ستم، از فیلم معمولی ژانر سامورایی فراتر می‌رود. این فیلم همچنان یک تجربه سینمایی قدرتمند است که نگاهی انتقادی به ژاپن فئودالی و هزینه وفاداری کورکورانه دارد.

۵- بتمن آغاز می‌کند (Batman Begins)

• سال ساخت و پخش: ۲۰۰۵
• امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (imdb): ۸.۲

«بتمن آغاز می‌کند» به کارگردانی کریستوفر نولان، یک داستان پرکشش و جذاب است. بروس وین در کودکی داخل چاهی می‌افتد و مورد هجوم خفاش‌ها قرار می‌گیرد و به همین دلیل وحشتی از خفاش‌ها در وجودش نهادینه می‌گردد.  کمی بعد، یک شب که با پدر و مادرش در حال بازگشت از سالن اپرا هستند، پدر و مادرش توسط دزدی به نام جو چیل کشته می‌شوند و آلفرد پنی‌ورث (با بازی مایکل کین) خدمتکار خانوادگی آن‌ها، بروس را بزرگ می‌کند.

چهارده سال بعد، چیل در ازای شهادت علیه کارمین فالکونی (با بازی تام ویلکینسون) آزادی مشروط می‌گیرد. بروس به دادگاه می‌رود تا او را بکشد، اما یکی از قاتلین فالکونی این کار را زودتر انجام می‌دهد. ریچل داوز (با بازی کیتی هلمز) دوست کودکی بروس که در حال حاضر وکیل شده است، پس از مطلع شدن از این ماجرا، بروس را سرزنش می‌کند و به او می‌گوید که پدرش اگر زنده بود، از این کار او سرافکنده می‌شد.

بعد بروس به یک کلوب شبانه می‌رود و با فالکونی روبه‌رو می‌شود. فالکونی به او می‌گوید که قدرت واقعی از ترساندن به دست می‌آید. بروس تصمیم می‌گیرد تا به‌دور دنیا سفر کند و در مورد مجرمان بیشتر بفهمد. سپس خودش هم به خلاف‌کاران می‌پیوندد و توسط پلیس دستگیر می‌شود.

در زندان هنری دوکارد به بروس پیشنهاد می‌دهد که او عضو انجمن سایه‌ها به رهبری رأس‌الغول (با بازی لیام نیسون) شود و روش و فنون مبارزه با جنایت‌کاران را بیاموزد. پس از اتمام دوره طولانی آموزش او، بروس می‌فهمد که انجمن سایه‌ها قصد نابودی گاتهام سیتی را دارند، چرا که آن قدر فاسد شده که چاره‌ای جز آن وجود ندارد. بروس از پیوستن به آن‌ها سر باز می‌زند و معبد انجمن را آتش می‌زند. رأس در این آتش‌سوزی کشته می‌شود. بروس، هنری دوکارد (با بازی لیام نیسون) را نجات می‌دهد و درحالی‌که بیهوش است، او را به روستاییان اطراف می‌سپارد.

«بتمن آغاز می‌کند» بتمن را برای نسل جدید تعریف می‌کند. این فیلم انگیزه‌های روان‌شناختی او را بررسی می‌کند و تلاش او را برای غلبه بر آسیب‌های روحی‌اش و هدایت خشم خود به‌سوی نیرویی برای خیر به نمایش می‌گذارد. این فیلم همچنین شرورها را دوباره به تصویر می‌کشد، انگیزه‌های واقع‌گرایانه آنها نشان می‌دهد و آنها را چیزی فراتر از دشمنان یک‌بعدی به نمایش می‌گذارد. شهر گاتهام در «بتمن آغاز می‌کند» شهری است که در لبه هرج‌ومرج قرار دارد. فساد عمیق است و جنایات سازمان‌یافته به رهبری خانواده فالکون شهر را فرا گرفته است.

این فیلم به بررسی نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی می‌پردازد که باعث ایجاد جنایت می‌شود و زمینه را جنگ بتمن نمایش می‌دهد. این کاوش فیلم را فراتر از یک داستان ابرقهرمانی معمولی است.

بازیگران شاخص:

کریستین بیل (در نقش بروس وین/بتمن)، مایکل کین (در نقش آلفرد پنی ورث)، لیام نیسون (در نقش هنری دو کار/راس الغول)، کیتی هلمز (در نقش ریچل داوز)، گری اولدمن (در نقش جیمز گوردون)، کیلیان مورفی (در نقش جاناتان کرین/مترسک)، مورگان فریمن (در نقش لوسیوس فاکس)

نظر منتقدین:

«بتمن آغاز می‌کند» تحسین گسترده منتقدان را دریافت کرد، به دلیل تصویری واقعی از منشأ بتمن، بازی‌های قوی و کارگردانی استادانه کریستوفر نولان تحسین شد. این فیلم سری بتمن را احیا کرد و زمینه را برای یک سه‌گانه موفق فراهم کرد. منتقدان لحن تاریک و پیچیده فیلم، بازی‌های بیل و نیسون و توانایی نولان در ترکیب سکانس‌های اکشن با شخصیت‌ها را تحسین کردند. کاوش فیلم در مورد مسائل اجتماعی و تمرکز آن بر بتمن انسانی‌تر، در بین بینندگان مورد توجه قرار گرفت. اقلیت کوچکی از منتقدان روند فیلم را در بخش‌های خاصی کند دانستند. تعداد بسیار کمی از منتقدان احساس کردند که پایان آن قابل‌پیش‌بینی است.

های‌لایت:

«بتمن آغاز می‌کند» یک موفقیت بزرگ در گیشه بود و در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۵ در ایالات متحده و کانادا در ۳٬۸۵۸ سالن سینما اکران شد. در هفته اول اکران، ۴۸ میلیون دلار در آمریکا و کانادا فروش داشت. در نهایت هم با فروش جهانی ۳۷۴ میلیون دلار به کار خود پایان داد. فیلم‌های «شوالیه تاریکی» (۲۰۰۸) و «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد» (۲۰۱۲) در دنباله این فیلم ساخته شد که بعدها سه‌گانه شوالیه تاریکی نام گرفت. این فیلم از محبوبیت شخصیت بتمن، قدرت ستاره‌هایی همچون بیل و نیسون و تحسین منتقدان بهره برد.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های کیلین مورفی

۶- بیل را بکش: بخش ۱ (Kill Bill: Vol. 1)

• سال ساخت و پخش: ۲۰۰۳
• امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (imdb): ۸.۲

«بیل را بکش: بخش ۱» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو، یک تریلر انتقام‌جویانه خشن است که آغشته به تأثیرات فرهنگ عامه است. در سال ۱۹۹۹، عروس (با بازی اوما تورمن)، یکی از اعضای سابق جوخه ترور افعی مرگ‌بار، در حال برگزاری مراسم ازدواج خود در کلیسای کوچکی در ال پاسو، تگزاس است.

افعی‌های مرگبار به رهبری بیل (با بازی دیوید کارادین) به کلیسا حمله می‌کنند و همه را می‌کشند. همان‌طور که عروس مجروح روی زمین افتاده، او به بیل می‌گوید که خودش پدر فرزند متولد نشده‌اش است. در همان لحظه بیل به سر عروس شلیک می‌کند. عروس به کما می‌رود. در بیمارستان، ال درایور، یکی از افعی‌های مرگبار، آماده می‌شود تا او را از طریق تزریق ماده کشنده ترور کند. بیل دستور می‌دهد مأموریت لغو شد؛ زیرا کشتن او را درحالی‌که بی‌دفاع است، شرم‌آور می‌داند.

عروس پس از چهار سال بیدار می‌شود و با وحشت متوجه می‌شود که دیگر باردار نیست. او مردی که قصد تجاوز به او داشت و کارگر بیمارستان که در حال فروختن جسدش در حین کما به مرد بود را می‌کشد. او کامیون کارگر بیمارستان را می‌گیرد و وضعیت سلامتی خودش را به حالت اولیه برمی‌گرداند و قول می‌دهد بیل و دیگر افعی‌های مرگبار را بکشد.

«بیل را بکش: بخش ۱» تلفیقی از ژانرهای مختلف سینمایی است. تارانتینو با عناصری از وسترن، فیلم‌های مبارزه‌ای کونگ‌فو و فیلم‌های سامورایی به فیلم جان می‌بخشد. خشونت در «بیل را بکش: بخش ۱» گرافیکی و سبک است. تارانتینو از سکانس‌های اسلوموشن، کلوزآپ‌های شدید و انفجارهای شدید برای ایجاد یک تجربه بصری جذاب استفاده می‌کند. خشونت در فیلم هدفی روایی دارد و ظلم و اراده عروس را در تلاش برای انتقام نشان می‌دهد.

بازیگران شاخص:

اوما تورمن (در نقش عروس/بلک مامبا)، دیوید کارادین (در نقش بیل)، لوسی لیو (در نقش او-رن ایشی)، داریل هانا (در نقش اِلی درایور)، سونی چیبا (در نقش هاتوری هانزو)

نظر منتقدین:

«بیل را بکش: بخش ۱» نقدهای مثبتی دریافت کرد، به‌خاطر جلوه‌های ویژه شیک، سکانس‌های اکشن هیجان‌انگیز و اجرای خشن اوما تورمن تحسین شد. بااین‌حال، برخی از منتقدان خشونت فیلم را بی‌دلیل دانستند. منتقدان سبک بصری فیلم و بازی تورمن از یک قهرمان زن قوی و مصمم را تحسین کردند. سکانس‌های اکشن و موسیقی متن نیز به دلیل انرژی و اصالت مورد تحسین قرار گرفت.

اقلیتی از منتقدان احساس کردند که فیلم بیش از حد متکی به خشونت است و فاقد عمق احساسی است. برخی از منتقدان دیالوگ‌های تارانتینو را بیش از حد و حواس‌پرت کننده دانستند.

های‌لایت:

«بیل را بکش: بخش ۱» یک موفقیت تجاری بود و با وجود اینکه این فیلم با بودجه ۳۰ میلیون‌دلاری ساخته شد، بیش از ۱۸۰ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروش داشت.

اوما تورمن در سال ۲۰۰۴ نامزد جایزه گلدن‌گلوب و بفتای بهترین بازیگر نقش اول زن شد. این فیلم نیز نامزد چهار جایزه در مراسم بفتا شد. «بیل را بکش: بخش ۱» از محبوبیت کوئنتین تارانتینو و اوما تورمن و همچنین کمپین بازاریابی منحصربه‌فردی که آن را به‌عنوان اولین بخش از یک داستان بزرگ‌تر معرفی کرد، سود برد.

۷- مبارز (Warrior)

• سال ساخت و پخش: ۲۰۱۱
• امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (imdb): ۸.۱

«مبارز» به کارگردانی گاوین اوکانر یک درام ورزشی قدرتمند است که فراتر از این ژانر است. تامی کانلون (با بازی تام هاردی) که تفنگ‌دار سابق نیروی دریایی است بعد از مدت‌ها به کشورش بازمی‌گردد و به خانه پدرش (با بازی نیک نولته) می‌رود که پیش‌تر مردی دائم‌الخمر بوده و اکنون توبه کرده و تبدیل به مردی مذهبی شده که مدام کلیسا می‌رود.

تامی از پدرش که در دوران جوانی مثل خودش عضو ارتش بوده می‌خواهد که به او در تمرینات سختی که برای شرکت در مسابقات «هنرهای رزمی ترکیبی» کمک کند. از آن طرف برندان کانلون (با بازی جوئل اجرتون) که برادر تامی است و مدت‌هاست رابطه‌اش را با او قطع کرده به‌خاطر نگه‌داشتن خانه‌اش که رهن بانک بود چاره‌ای نمی‌بیند جز اینکه دوباره به رینگ بازگردد و این مسئله دو برادر را روبه‌روی یکدیگر قرار می‌دهد. این در حالی است که رابطه برندون و تامی مدت‌هاست به سردی گراییده و هرکدام دیگری را مقصر اتفاق تلخی که برای مادرشان افتاده می‌دانند.

«مبارز» چیزی بیش از یک فیلم رزمیِ هیجان‌انگیز است. این کاوشی تکان‌دهنده از ناکارآمدی خانواده، بخشش و پیوند بین برادران است. «مبارز» با فیلم‌های ورزشی معمولی هالیوود، متفاوت است. خشونت‌ورزشی را به نمایش می‌گذارد.

بازیگران شاخص:

تام هاردی (در نقش تامی کانلون)، جوئل اجرتون (در نقش برندان کانلون)، نیک نولته (در نقش پدی کانلون)، جنیفر موریسون (در نقش ترزا کانلون)، فرانک گریلو (در نقش فرانک کامپانا)

نظر منتقدین:

«مبارز» مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم به دلیل بازی‌های قدرتمند و به‌تصویرکشیدن واقع‌گرایانه مبارزات رینگی مورد تحسین قرار گرفت. منتقدان توانایی فیلم در ترکیب سکانس‌های مبارزه هیجان‌انگیز را با یک درام خانوادگی جذاب تحسین کردند. منتقدان عمق عاطفی فیلم، بازی‌های قوی هاردی، اجرتون و نولتی را تحسین کردند. کاوش فیلم در خانواده و مضامین رستگاری و بخشش موردتوجه مخاطبان قرار گرفت.

اقلیت کوچکی از منتقدان پایان فیلم را قابل‌پیش‌بینی دانستند. تعداد بسیار کمی از منتقدان احساس کردند که سرعت در بخش‌های خاصی که منتهی به مبارزه می‌شود، کند است.

های‌لایت:

«مبارز» در گیشه متوسط ظاهر شد و بیش از ۲۳ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت.

این فیلم یک درام قدرتمند و احساسی است که در قالب یک فیلم رزمی-مبارزاتی نمایش داده شد. احساسات خام، بازی‌های خیره‌کننده و سکانس‌های مبارزه واقع‌گرایانه فیلم، یک تجربه سینمایی قانع‌کننده را ارائه می‌کنند. «مبارز» فراتر از این ژانر است و کاوشی درباره خانواده، بخشش و قدرت روح انسانی است.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های تام هاردی

۸- اولتیماتوم بورن (The Bourne Ultimatum)

• سال ساخت و پخش: ۲۰۰۷
• امتیاز پایگاه‌داده فیلم‌های اینترنتی (imdb): ۸.۰

«اولتیماتوم بورن» به کارگردانی پل گرین گراس، دنباله پر اکشن «هویت بورن» (۲۰۰۲) و «برتری بورن» (۲۰۰۴) است.

مت دیمون بار دیگر در نقش جیسون بورن، قاتل سابق سیا که دچار فراموشی شده و توسط گذشته اش تسخیر شده بود، بازی می کند. بورن اکنون به دنبال کشف حقیقت در مورد منشاء خود و توطئه ای است که او را به یک سلاح مرگبار تبدیل کرده است. بورن هر کسی را که تهدید به افشای اسرار آنها می کند، تعقیب می کند. تعقیب و گریز بی وقفه ای آغاز می شود و بورن را در سراسر اروپا می برد و در نهایت به ایالات متحده باز می گردد تا با افرادی که مسئول زندگی خشونت آمیز او هستند مقابله کند.

«اولتیماتوم بورن» یک روایت تعقیب و گریز بی امان و هیجان انگیز را ارائه می دهد. بورن دائما در حال حرکت است، یک قدم جلوتر از تعقیب کنندگان در حالی که قطعاتی از گذشته فراموش شده خود را کنار هم میچیند. این فیلم سؤالاتی را در مورد مسئولیت‌پذیری دولت و اخلاقیات مطرح می‌کند. فیلمبرداری با دوربین لرزان بینندگان را درست در قلب سکانس های اکشن قرار می دهد.

تدوین فیلم، احساس هرج و مرج را ایجاد می کند. سکانس های اکشن، از تعقیب و گریز روی پشت بام تا نبرد تن به تن وحشیانه، واقع گرایانه هستند.

بازیگران شاخص:

مت دیمون (در نقش جیسون بورن)، جولیا استایلز (در نقش نیکی پارسونز)، دیوید استراتایرن (در نقش نوح ووسن)، اسکات گلن (در نقش ازرا ابوت)، پدی کانسیدین (در نقش نیکی دانلی)، آلبرت فینی (در نقش رابرت دیویی)

نظر منتقدین:

«اولتیماتوم بورن» تحسین گسترده منتقدان را دریافت کرد و به‌خاطر سکانس‌های اکشن، روایت جذاب و بازی مت دیمون مورد ستایش قرار گرفت. برخی از منتقدان معتقد بودند که از نظر شدت و داستان‌سرایی از سری‌های قبلی خود بهتر است. منتقدان سرعت سرسام‌آور فیلم، سکانس‌های اکشن هیجان‌انگیز و بازی دیمون در نقش بورنِ مصمم را ستودند. کاوش فیلم در مورد توطئه‌های دولتی برای بینندگان جذاب است.

اقلیت کوچکی از منتقدان فیلم دوربین لرزان را گمراه‌کننده می‌دانستند. تعداد بسیار کمی از منتقدان احساس کردند که فیلم فاقد عمق احساسیِ قسمت‌های قبلی است.

های‌لایت:

«اولتیماتوم بورن» یک موفقیت تجاری عظیم بود و بیش از ۴۴۲ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. این فیلم از محبوبیت ستاره مت دیمون و تحسین منتقدان بهره برد. داستان پر اکشن و تمرکز بر یک موضوع برای مخاطبان جذاب بود. «اولتیماتوم بورن» یک پایان هیجان انگیز برای سه گانه جیسون بورن است.

این فیلم روایتی از تعقیب و گریز بی امان، سکانس های اکشن شدید و کاوش عمیق تر در گذشته بورن و توطئه ای که او را شکل داد، ارائه می دهد. «اولتیماتوم بورن» به عنوان معیاری برای سینمای اکشن و رزمی کماکان معروف است.

بیشتر بخوانید: ۱۰ فیلم برتر ۲۰۲۴ از نگاه IMDB

در پایان، بهترین فیلم‌های هنرهای رزمی فراتر از مبارزات خیره‌کننده و ارائه یک تجربه سینمایی فریبنده است. آنها مبارزه را با مضامین شرافت، انضباط و رستگاری به هم می‌بافند. این فیلم‌ها سنت‌های فرهنگی را به نمایش می‌گذارند، درحالی‌که مرزهای توانایی فیزیکی و تکنیک‌های فیلم‌سازی را جابه‌جا می‌کنند. ما در این مقاله از مجله اینترنتی اُکالا بلاگ، بهترین فیلم‌های هنرهای رزمی را به انتخاب خود، معرفی کردیم. شما نیز بهترین فیلم رزمی که می‌شناسید را به ما معرفی کنید.

سمانه زارع

من سمانه هستم، از بچگیم عاشق این بودم که توی تلویزیون آشپزی رو آموزش بدم.
هر روز پیش‌بند آشپزخونه مادرم رو میبستم و ساعت‌ها جلوی دوربین تخیلی ذهنم، آموزش آشپزی میدادم!
بزرگ‌تر که شدم به صورت تخصصی‌تر رویاهامو دنبال کردم و هر روز براشون بیشتر تلاش کردم تا  فهمیدم علاقه زیادی به دنیای شیرینی‌ها و شیرین کردن کام آدم‌ها دارم.
حالا خیلی  خوشحالم که این فرصت رو دارم تا با  تلفیق آشپزی کردن، نوشتن و عکاسی که الان  بخش بزرگی از دنیای من شده بتونم این حس خوب رو با شما به اشتراک بزارم.