از گذشتههای دور تا پرده نقرهای سینما؛ بهترین فیلمهای اساطیری!
از آغاز تمدن، بشریت داستانهای خدایان، قهرمانان و هیولاها در تاروپود فرهنگهای ما بافته شده است. این اسطورهها که در طی نسلها سینهبهسینه منتقل شدهاند، برای توضیح جهان طبیعی، کشف پرسشهای عمیق در مورد هستی و بررسی قدرت روح انسانی مورد استفاده قرار گرفتهاند. در قلمرو سینما، فیلمهای اساطیری به ژانری جذاب تبدیل شدهاند که به این داستانهای کهن جان میبخشد و مخاطب را به جهانهای خارقالعاده میبرد. در این مقاله از مجله اینترنتی اُکالا بلاگ به بررسی بهترین فیلمهای اساطیری پرداختهایم.
۱- ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۰۳
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۹.۰
- ژانر: اکشن، ماجراجویی، درام
اوج حماسه فانتزی پیتر جکسون، «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه»، حماسه هابیتها و جادوگران را به نهایت لذت بصری میرساند. اِنتها از برج آیزنگارد محافظت میکنند و فرودو بگینز (با بازی الیجا وود) و همراه وفادارش سموایز گمجی (با بازی شان آستین) که توسط گالوم (اندی سرکیس) هدایت میشوند در بیابان داگورلد (میدان نبرد) هستند،
این در حالی است که حلقه از گردن فرودو آویزان است. او با سم راه کوه نابودی را در پیش گرفته و سنگینی حاصل از مسئولیتی را که حلقه روی دوشش گذاشته است را احساس میکند. آنها باید به کوه نابودی بروند چرا که حلقه در آنجا به وجود آمده و در آنجا هم باید از بین برود که ناگهان با تاریکی هوا مواجه میشوند و باید از گالوم که یکی از حملکنندههای سابق حلقه بوده است و اکنون چهرهاش تغییر یافته کمک بگیرند.
«ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه»، منظرهای باشکوه است که مملو از تصاویری نفسگیر، سکانسهای اکشن هیجانانگیز و لحظاتی از شجاعت و ترس رقتانگیز است. قدرت دوستی، شجاعت و مبارزه همیشگی با شر درونمایه این فیلم است.بازیگران
شاخص:
الیجا وود (در نقش فرودو بگینز)، شان آستین (سموایز گمجی)، ویگو مورتنسن (آراگورن)، ایان مک کلن (گندالف)، اورلاندو بلوم (لگولاس)، جان ریس دیویس (گیملی)، کیت بلانشت (گالادریل)، ایان هولم (بیلبو بگینز)، لیو تایلر (آرون)، هوگو ویوینگ (الروند)
نظر منتقدین:
نقدها برای «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» بسیار مثبت بود و نمایش حماسی، اجراها و جلوههای ویژه فیلم را مورد تحسین واقع شده است. منتقدان کارگردانی استادانه پیتر جکسون را ستودند که شخصیتهای تخیلی را با جلوههای ویژه خیرهکننده و روایتی جذاب به نمایش گذاشته است. بازی بازیگران مورد ستایش جهانی قرار گرفتهاند و الیجا وود و شان آستین تصاویر صمیمانهای از دوستی تزلزلناپذیر فرودو و سام ارائه کردند. جلوههای ویژه فیلم در زمان خود پیشگامانه بود و دنیایی باورپذیر را خلق کرد.
نقدهای منفی هر چند کم بودند؛ ولی برخی از منتقدان احساس کردند که مدتزمان طولانی فیلم بیش از طولانی بوده و پایان آن بیش از حد احساساتی است. تعداد بسیار کمی از منتقدان استدلال کردند که تمرکز بر نبردهای بزرگ بر شخصیتها سایه انداخته است.
هایلایت:
«ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» هم در گیشه موفق بود و هم نظر منتقدان درباره آن مثبت بود که یک شاهکار بیسابقه محسوب میشود.
این فیلم در هفتاد و ششمین دوره جوایز اسکار در ۱۱ رشته نامزد گردید که توانست همه آنها را برنده شود. ولی در زمینه بازیگری، به علت عدم داشتن بازیگران مشهور در هیچکدام از رشتههای بازیگری نقش اول و مکمل مرد و زن نامزدی نداشت. جکسون دلیل آن را عدم همراهی بازیگران بزرگ و کمپانیهای بزرگ هالیوودی عنوان کرده است. «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» همچنین یکی از سه فیلمی (بن هور، تایتانیک، ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه) است که یازده اسکار برده است.
این فیلم همچنین در جایزه گلدنگلوب از ۴ نامزدی ۴ جایزه کسب کرد. در بفتا نیز توانست از مجموع ۱۲ نامزدی ۴ جایزه را بهدستآوردن. اما در جشنواره بینالمللی کن مورد بیتوجهی قرار گرفت و هیچ نامزدی به دست نیاورد. این فیلم یک دستاورد برجسته در سینمای فانتزی بهحساب میآید که بهخاطر دامنه حماسی و میراث ماندگارش ستایش میشود.
بیشتر بخوانید: ۸ تا از فیلمهای ماجراجویی!
۲-هزارتوی پن (Pan’s Labyrinth)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۰۶
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۲
«هزارتوی پن» ساخته گیلرمو دل تورو یک فیلم تخیلی تیره و اساطیری است. داستان در اسپانیای فاشیستی در طول جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، این داستان واقعیتهای وحشیانه جنگ را با دنیایی خارقالعاده که توسط افلیا (با بازی ایوانا باکورو)، دختر جوانی که با بیماری مادرش دستوپنجه نرم میکند و ناپدری ظالمش، کاپیتان ویدال (با بازی سرجی لوپز)، در هم میپیوندد.
افسر بیرحم اوفلیا به یک هزارتوی باستانی برخورد میکند که توسط یک جانور مرموز (با بازی داگ جونز) محافظت میشود. جانور به اوفلیا میگوید که او یک شاهزاده خانم گمشده است و به او وظیفه میدهد تا سه چالش خطرناک را انجام دهد تا به پادشاهی جادویی خود بازگردد. همانطور که افلیا خطرات دنیای خارقالعاده را بررسی میکند، وحشت جنگ در دنیای واقعی آشکار میشود و او را مجبور میکند با ظلم و خشونتی که او را احاطه کرده است، مقابله کند.
«هزارتوی پن» چیزی بیش از یک فانتزی کودکانه است. این فیلم از موجودات خارقالعاده و عناصر جادویی برای نشاندادن مضامین بیگناهی، ازدستدادن و قدرت تخیل استفاده میکند. تاریکی دنیای را با موجودات هیولایی که نمایانگر وحشتهای جنگ و بیرحمی اوفلیا است واقعی منعکس میکند. دل تورو به طرز ماهرانهای فضای فانتزی و واقعی را در هم میآمیزد.
بازیگران شاخص:
ایوانا باکورو (در نقش افلیا)، سرگی لوپز (در نقش کاپیتان ویدال)، ماریبل وردو (در نقش کارمن)، داگ جونز (در نقش فاون)، آریادنا گیل (در نقش مرسدس)، رائول سرانو (در نقش فرمین)
نظر منتقدین:
«هزارتوی پن» مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت و بهخاطر جلوههای ویژه خیرهکننده، اجراهای قدرتمند و داستانسرایی استادانه دل تورو تحسین شد. توانایی فیلم در آمیختن فانتزی با وحشتهای جنگ در میان مخاطبان و منتقدان به طور یکسان تحسین شد. منتقدان جلوههای ویژه فیلم، طراحی موجودات و بازی باکورو و لوپز را تحسین کردند. کاوش فیلم در مورد جنگ، بیگناهی و قدرت تخیل مورد ستایش قرار گرفت.
اقلیت بسیار کمی از منتقدان خشونت فیلم را آزاردهنده و بیش از حد دانستند. تعداد کمی از منتقدان احساس کردند که سرعت در بخشهایی خاص ناهمگون است.
هایلایت:
«هزارتوی پن» در گیشه نسبتاً خوب ظاهر شد و بیش از ۸۳ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. این فیلم، تحسین منتقدان را به خود جلب کرد. با این حال، خشونت و مضامین سیاه، جذابیت آن را برای بینندگان کمسن کاهش داد. «هزارتوی پن» فیلمی گیرا و قابل تامل است که از محدودیت های ژانر فراتر می رود. این فیلم، یک افسانه تاریک است که یک دستاورد برجسته در سینمای اساطیری است که به خاطر شکوه بصری، بازیهای قدرتمند و کاوش در مضامین جاودانه اش ستایش می شود.
بیشتر بخوانید: بهترین سریالهایی که براساس واقعیت ساخته شدهاند!
۳- جادوگر شهر اوز (The Wizard of Oz)
- سال ساخت و پخش: ۱۹۳۹
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۱
- ژانر: ماجراجویی، خانوادگی، فانتزی
«جادوگر شهر اوز» اثر ویکتور فلمینگ، یک کلاسیک جاودانه سینمای آمریکاست. جودی گارلند در نقش دوروتی گیل، دختر جوان مزرعهدار کانزاس که رویای دنیایی فراتر از دشتهای غبارآلود را در سر میپروراند، اجرای نمادینی را ارائه میکند.
یک گردباد قدرتمند دوروتی و سگ کوچکش توتو را به سرزمین جادویی اوز میبرد. برای بازگشت به خانه، دوروتی باید جاده آجری زرد را به سمت شهر زمرد دنبال کند و از جادوگر قدرتمند اوز کمک بگیرد. در طول راه، او با یک دسته از همراهان عجیب و غریب دوست میشود: مترسک (با بازی جک هیلی) که به دنبال مغز میگردد. مرد چوبی حلبی (با بازی ری بولگر)، در آرزوی یک قلب و شیر ترسو (با بازی برت لاهر) که بهشدت شهامت میخواهد. آنها با هم با چالشهای خطرناکی روبرو میشوند و از جادوگر شریر غرب (با بازی مارگارت همیلتون) که به دنبال خنثیکردن تلاش دوروتی است، پیشی میگیرند.
«جادوگر شهر اوز» یکی از اولین فیلمهای هالیوودی بود که با تکنیک کامل فیلمبرداری شد و تاثیر بصری آن همچنان شگفتانگیز است. رنگهای پر جنبوجوش سرزمین خارقالعاده اوز را زنده میکنند، از رنگهای زمردی شهر زمردی گرفته تا دمپاییهای یاقوتی که دوروتی در سفرش میپوشد. استفاده پیشگامانه فیلم از جلوههای ویژه، لذت تماشا را بیشتر میکند و بینندگان را به دنیایی میبرد که شبیه آن چیزی نیست که قبلاً دیدهاند.
«جادوگر شهر اوز» درحالیکه ظاهراً یک فیلم کودکانه است، پیامی جاودانه برای افراد در هر سنی ارائه میدهد. جستجوی هر شخصیت منعکسکننده یک خواسته اساسی انسان است: نیاز به هوش، شفقت و شجاعت. سفر دوروتی در نهایت در مورد خودشناسی است؛ زیرا او به قدرت و تدبیری که در وجودش است، پی میبرد.
بازیگران شاخص:
جودی گارلند (در نقش دوروتی گیل)، فرانک مورگان (در نقش جادوگر شهر اوز/پروفسور مارول/دربان/تاکسی)، ری بولگر (در نقش هانک/مترسک)، جک هیلی (در نقش هیکوری/مرد حلبی)، برت لار (در نقش شیر بزدل)، مارگارت همیلتون (در نقش جادوگر شریر غرب / خانم گلچ)
نظر منتقدین:
«جادوگر شهر اوز» پس از اکران نقدهای مثبتی دریافت کرد و همچنان بهعنوان یک سنگ محک برای سایر فیلمها، مورد تحسین قرار میگیرد.
این فیلم که بهخاطر جلوههای ویژه، آهنگهای جذاب و پیام ماندگارش تحسین میشود، برای نسلها، مخاطبان را مجذوب خودکرده است. منتقدان استفاده نوآورانه فیلم از سیستم تکنیکالر، جذابیت بازیها و جذابیت داستان را تحسین کردند. مضامین اصلی فیلم یعنی دوستی، خودباوری و اهمیت خانه در بین مخاطبان مورد توجه قرار گرفت.
تعداد کمی از منتقدان، نمایش فیلم از نقش جادوگر شریر را برای بینندگان خردسال بسیار ترسناک میدانند. این انتقادات اما در مقایسه با محبوبیت همیشگی فیلم کمرنگ است.
هایلایت:
«جادوگر شهر اوز» پس از اکران به موفقیت تجاری بزرگی دستیافت و همچنان یک انتخاب محبوب برای تماشای خانگی و پخش تلویزیونی است. جایگاه این فیلم بهعنوان یک فیلم کلاسیک جذاب، تضمین شده است و بارها در فرهنگ عامه به آن ارجاع و از آن تقلید شده است.
این فیلم یک کلاسیک جاودانه است که همچنان مخاطبان را در هر سنی مسحور میکند. جلوههای ویژه پر جنبوجوش، شخصیتهای بهیادماندنی و پیام دلانگیز فیلم، جایگاه آن را در تاریخ سینما تثبیت کرده است. «جادوگر شهر اوز» بیش از یک فیلم کودکانه، پیامی جهانی از امید، خودشناسی و اهمیت باور به خود و قدرت دوستی ارائه میدهد.
۴- دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
- سال ساخت و پخش: ۱۹۹۱
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۰
- ژانر: ماجراجویی، خانوادگی، فانتزی
«دیو و دلبر» دیزنی، یک انیمیشن کلاسیک مدرن است که داستان پریان محبوب را بازگو میکند. بل (با صداپیشگی پیچ اوهارا)، زن جوان اهل کتاب و باهوشی است که در یک روستا بهدامافتاده است. هنگامی که پدر مخترع او موریس (با صداپیشگی رکس اورهارت) توسط یک هیولای زشت (با صداپیشگی رابی بنسون) در یک قلعه مرموز زندانی میشود، بل خود را در ازای آزادی پدرش پیشنهاد میکند.
بل با زندگی در قلعه، با عصای طلسم هیولا، لومیر (با صداپیشگی جری اورباخ)، خانم پاتس (با صداپیشگی انجلا لنزبری) و کاگزورث (با صداپیشگی دیوید اوگدن استیرز)، مواجه میشود. همانطور که بل با کارکنان عجیب دوست میشود و از گذشته غمانگیز هیولا مطلع میشود، پیوندی بین آنها موجود ایجاد میشود. بل افق دید او را گسترده میکند و چشمان او را به دنیایی فراتر از دهکدهاش باز میکند.
«دیو و دلبر» یک شاهکار دیداری و شنیداری است. این انیمیشن سرسبز و پر جزئیات است و قلعه مسحور و ساکنان آن را زنده میکند. موسیقی فیلم که توسط آلن منکن ساخته شده است، دارای آهنگهای فراموشنشدنی مانند «زیبایی و هیولا»، «میهمان ما باش» و «قصه قدیمی بهاندازه زمان» است که بهخودیخود جذابیت دارند.
درحالیکه «دیو و دلبر» عناصر اصلی افسانه کلاسیک را حفظ میکند، به شخصیتها عمق و پیچیدگی میبخشد. بل فقط یک شاهزاده خانم منفعل نیست که منتظر نجات باشد. او یک زن قوی و مستقل است که برای هوش خود ارزش قائل است و مشتاق ماجراجویی است. هیولا فقط یک هیولا نیست. او یک شاهزاده نفرین شده است که در چرخه تنهایی و نفرت از خود بهدامافتاده است. این فیلم مضامین ایثار، زیبایی درونی و قدرت دگرگونکننده عشق را نشان میدهد.
بازیگران شاخص:
پیج اوهارا (صدای بل)، رابی بنسون (صدای دیو/شاهزاده آدام)، رکس اورهارت (صدای موریس)، آنجلا لنزبری (صدای خانم پاتس)، جری اورباخ (صدای لومیر)، دیوید اوگدن استایرز (صدای کاگزورث)
نظر منتقدین:
«دیو و دلبر» مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت و بهخاطر انیمیشن خیرهکننده، موسیقی بهیادماندنی و برداشت ظریفش از داستان اساطیری «دیو و دلبر» تحسین شد. این فیلم یک دستاورد پیشگامانه در انیمیشن بود و به آغاز عصر طلایی جدید برای دیزنی کمک کرد. منتقدان، انیمیشن، موسیقی، بازیها و توانایی آن در بهتصویرکشیدن هسته احساسی داستان را تحسین کردند. اهمیت نگریستن فراتر از ظواهر در بین مخاطبان در هر سنی مورد توجه قرار گرفت.
تعداد بسیار کمی از منتقدان داستان فیلم را قابلپیشبینی دانستند. تعداد نیز احساس کردند که این رمان فاقد عمق احساسی است.
هایلایت:
«دیو و دلبر» یک موفقیت تجاری بزرگ بود و به اولین فیلم انیمیشنی تبدیل شد که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم شد. محبوبیت این فیلم منجر به فروش کالاهای پرسود، اقتباس و بازسازی در سال ۲۰۱۷ شد.
«دیو و دلبر» یک کلاسیک جاودانه است که همچنان قلب ها و تخیلات را تسخیر می کند. انیمیشن خیره کننده، موسیقی فراموش نشدنی و داستان ماندگار فیلم، آن را به بخشی دوست داشتنی از میراث دیزنی تبدیل کرده است.
«دیو و دلبر» از مرزهای یک فیلم کودکان فراتر میرود و پیامی از پذیرش، خودشناسی و قدرت دگرگونکننده عشق را ارائه میدهد که در میان مخاطبان در هر سنی مورد توجه قرار میگیرد.
۵- ماهی بزرگ (Big Fish)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۰۳
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۰
- ژانر: ماجراجویی، دارم، فانتزی
«ماهی بزرگ» تیم برتون یک داستان بصری خیرهکننده و خارقالعاده در مورد قدرت داستانسرایی و رابطه پیچیده بین پدران و پسران است. ایوان مک گرگور در نقش ویل بلوم، روزنامهنگاری سرخورده که برای دیدن پدر بیمارش، ادوارد (با بازی آلبرت فینی) سفر میکند.
ادوارد همیشه ویل را با داستانهای خارقالعادهای درباره زندگی خود که مملو از جادوگران، غولها و ماجراجوییهایی در سرزمینهای دور، متعجب میکند. با اینحال، ویل این داستانها را چیزی بیش از داستانهای بلند نمیبیند. با نزدیکشدن به مرگ ادوارد، ویل تلاش میکند تا با کشف حقیقت پشت داستانهای عجیبوغریب پدرش، خود را با او بهبود دهد.
«ماهی بزرگ» از طریق یک سری فلاشبک، گذشته خارقالعاده ادوارد را بهعنوان یک فروشنده دورهگرد به نمایش میگذارد. همانطور که ویل عمیقتر در داستانهای پدرش میکاود، خطوط بین واقعیت و اغراق محو میشود و او را مجبور میکند درمورد قضاوتهای خود دربارهی پدرش تجدیدنظر کند و رابطهاش با ادوارد را دوباره باز آفریند.
«ماهی بزرگ» یک اثر زیبای بصری است. این فیلم داستانهای خارقالعاده ادوارد را با رنگهای پر جنبوجوش، موجودات عجیبوغریب و تدوین رویایی، زنده میکند. سبک فیلم، تکمیلکننده کاوش فیلم دربارهی قدرت تخیل است.
بازیگران شاخص:
آلبرت فینی (در نقش ادوارد بلوم کهنسال)، ایوان مکگرگور (در نقش ادوارد بلوم جوان)، جسیکا لنگ (در نقش ساندرا بلوم)، بیلی کروداپ (در نقش ویل بلوم)، هلنا بونهام کارتر (در نقش جادوگر/جنی)، ماریون کوتیار (در نقش ژوزفین)
نظر منتقدین:
«ماهی بزرگ» نقدهای مثبتی زیادی دریافت کرد، این فیلم به دلیل سبک بصری، بازیهای قوی و کاوش دلگرم کنندهاش در روابط خانوادگی تحسین شد. با اینحال، برخی از منتقدان لحن احساساتی فیلم را بیش از حد تشخیص دادند. منتقدان جلوههای ویژهی فیلم، کارگردانی برتون و بازیهای احساسی فینی و مک گرگور را تحسین کردند. کاوش فیلم در اهمیت خانواده در بین بینندگان مورد توجه قرار گرفت.
تعداد کمی از منتقدان احساساتی بودن فیلم را آزاردهنده دانستند. تعداد دیگری از منتقدان، احساس کردند که سرعت حرکت فیلم، بهویژه در طول سکانسهای فلاشبک، ناهماهنگ است.
هایلایت:
«ماهی بزرگ» در گیشه نسبتاً خوب ظاهر شد و بیش از ۱۲۲ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. ارتباط فیلم با تیم برتون و سبک منحصر به فرد آن مخاطبان خاص خود را جذب کرده است. با این حال، هسته احساسی فیلم ممکن است برای تماشاگرانی که به دنبال روایت سنتی تر هستند، جذاب نباشد.
«ماهی بزرگ» فیلمی از نظر بصری مسحور کننده و از نظر احساسی جذاب است. کاوش فیلم در داستان سرایی، قدرت تخیل و پیچیدگی های روابط خانوادگی، تجربه ای متفکرانه و دلچسب را ارائه می دهد. «ماهی بزرگ» همچنان یک نمونه منحصر به فرد برای فیلمشناسی تیم برتون است.
۶- آواتار (Avatar)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۰۹
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۷.۹
- ژانر: اکشن، ماجراجویی، فانتزی
«آواتار» ساخته جیمز کامرون یک حماسه اساطیری از لحاظ بصری پیشگامانه است. داستان فیلم در اواسط قرن بیست و دوم میگذرد، جیک سالی (با بازی سم ورثینگتون)، یک تفنگدار سابق فلجشده که به پاندورا سفر میکند، قمر سرسبز ساکن ناوی، نژادی از انساننماهای پوستآبی که در هماهنگی با طبیعت زندگی میکنند.
جیک وظیفه دارد از طریق فرایند مهندسی ژنتیک به ناوی نفوذ کند و به آگاهی خود اجازه دهد در بدن آواتار ساکن شود. ماموریت او متقاعد کردن ناویها (ناوی که از نظر ژنتیکی مهندسی شده است) به نقلمکان از خانه خود تا انسانها بتوانند یک ماده معدنی نایاب ارزشمند را استخراج کنند. ب ااینحال، جیک به طور فزایندهای بافرهنگ ناوی ادغام میشود و عاشق نیتیری (با بازی زوئی سالدانیا)، شاهزاده خانم جنگجوی خشن میشود. جیک که بین وفاداری خود به ماموریتش و ارتباط تازهاش با ناویها سرگردان است، باید طرفی را انتخاب کند، زیرا بشریت آماده میشود تا بهزور ماده نایاب را استخراج کند.
«آواتار» یک دستاورد برجسته در جلوههای ویژه است. استفاده پیشگامانه فیلم از فناوری سهبعدی، تجربهای کاملاً فراگیر را ایجاد میکند و بینندگان را به دنیای پر جنبوجوش پاندورا میبرد. این جلوههای ویژه بازیگران واقعی را با موجودات و مناظر خارقالعاده یکپارچه میکند و گیاهان و جانوران پاندورا را با جزئیات نفسگیر زنده میکند.
«آواتار» چارچوبی برای کشف مضامین استعمار، تخریب محیطزیست و اهمیت احترام به طبیعت است. این فیلم تشابهاتی را بین تهاجم انسان به پاندورا و بهرهبرداری از منابع بومیان در طول تاریخ ترسیم میکند.
بازیگران شاخص:
سم ورثینگتون (در نقش جیک سالی)، زوئی سالدانیا (در نقش نیتیری)، سیگورنی ویور (در نقش دکتر گریس آگوستین)، استیون لانگ (در نقش سرهنگ مایلز کواریچ)، میشل رودریگز (در نقش ترودی چاکن)، جووانی ریبیسی (در نقش پارکر سلفریج)
نظر منتقدین:
«آواتار» بهطورکلی نقدهای مثبتی دریافت کرد که بهخاطر جلوههای ویژهی پیشگامانه، تجربه سهبعدی و پیام محیطی زیستیاش است. با اینحال، برخی از منتقدان داستان را شکلگرفته نمیدانند. منتقدان جلوههای ویژهی فیلم، فناوری پیشگامانه سهبعدی و کاوش آن در موضوعات محیطزیستی را ستودند. سکانسهای اکشن فیلم نیز به دلیل اثربخشی مورد تحسین قرار گرفتند.
اقلیتی از منتقدان احساس میکردند که داستان قابلپیشبینی است و شخصیتها فاقد عمق هستند. تعداد بسیار کمی از منتقدان دیالوگ را کلیشهای یافتند.
هایلایت:
«آواتار» در گیشه بسیار موفق ظاهر شد. این فیلم با فروش ۲٬۹۲۳٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار توانست فیلمهای «شوالیه تاریکی»، «دزدان دریایی کارائیب: صندوقچه مرد مرده»، «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» و «تایتانیک» را پشت سر بگذارد و پرفروشترین فیلم تاریخ سینما شود.
(بعدها «انتقامجویان: پایان بازی» از این فیلم پیشی گرفت) «آواتار»، «آواتار: راهآب»، «تایتانیک»، «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد»، «انتقامجویان: جنگ ابدیت» و «انتقامجویان: پایان بازی» تنها فیلمهایی هستند که فروشی بیش از ۲ میلیارد دلار داشتهاند.
«آواتار» یک نمایش بصری خیرهکننده است که انقلابی در ساخت فیلم سهبعدی ایجاد کرد. درحالیکه داستان فیلم ممکن است قابلپیشبینی باشد و پیام محیطزیستی فیلم برای مخاطبان جذاب بود. «آواتار» همچنان یک دستاورد برجسته در سینمای علمی تخیلی و اساطیری است که مرزهای جلوههای ویژه را جابهجا میکند.
۷- ثور: رگناروک (Thor: Ragnarok)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۱۷
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۷.۹
- ژانر: اکشن، ماجراجویی، کمدی
تایکا وایتیتی طنز و سبک پر جنبوجوش خود را به «ثور: راگناروک»، تزریق میکند. کریس همسورث دوباره نقش خود را در نقش ثور ایفا میکند که پس از دو سال جستجو برای سنگهای بینهایت، به آسگارد بازمیگردد تا خانهاش را در آشفتگی پیدا کند. برادر بداخلاق او، لوکی (با بازی تام هیدلستون)، و پدربزرگش اودین (با بازی آنتونی هاپکینز) در غیاب او بر آسگارد حکومت میکند.
بدتر از آن، یک دشمن قدرتمند جدید، هلا (با بازی کیت بلانشت)، الهه مرگ، ظاهر میشود و ادعا میکند که آسگارد مال خودش است. ثور که چکش خود به نام میولنیر را از دست میدهد و به سیاره گلادیاتور وحشی ساکار تبعید میکند، باید در یک رقابت مرگبار مبارزه کند تا آزادی خود را به دست آورد و بهموقع به آسگارد بازگردد تا سلطنت هلا را متوقف کند. در طول راه، او دوباره با والکری (با بازی تسا تامپسون)، یک جنگجوی سابق آسگاردیایی، متحد میشود.
«ثور: راگناروک» تغییر قابلتوجهی را در لحن با سریهای قبلی نشان میدهد. کارگردانی وایتیتی فیلم را با طنز و جلوههای ویژهی رنگارنگ ترکیب میکند. فیلم همراه با سکانسهای اکشن با کمدی همراه هستند و تجربهای هیجانانگیز و سرگرمکننده را به وجود میآورند.
علیرغم عناصر کمدی، «ثور: راگناروک» به بررسی مضامین خانواده، مسئولیت پذیری و خودیابی میپردازد. رابطه بین ثور و لوکی همچنان در مرکز توجه است و فیلم به رقابت آنها میپردازد. ثور و لوکی هر دو با شکستهای خود دست و پنجه نرم میکنند و به دنبال رستگاری میگردند.
بازیگران شاخص:
کریس همسورث (در نقش ثور)، تام هیدلستون (در نقش لوکی)، کیت بلانشت (در نقش هلا)، ادریس البا (در نقش هایمدال)، جف گلدبلوم (در نقش استاد بزرگ)، تسا تامپسون (در نقش والکیری)، مارک روفالو (در نقش بروس بنر/هالک)، آنتونی هاپکینز (در نقش اودین)
نظر منتقدین:
«ثور: راگناروک» مورد تحسین گسترده قرار گرفت و منتقدان به دلیل لحن کمدی، سکانسهای اکشن و اجراهایش تحسین کردهاند. منتقدان کارگردانی وایتیتی و توانایی فیلم در احیای ثور را ستودند. منتقدان طنز فیلم، جلوههای ویژهی پر جنبوجوش و بازیهای همسورث، بلانشت و تامپسون را تحسین کردند. سکانسهای اکشن به دلیل انرژی و زمانبندی درست کمدی مورد ستایش قرار گرفتند. بسیاری از منتقدان احساس کردند که این فیلم بهترین فیلم در مجموعه ثور است.
تعداد بسیار کمی از منتقدان احساس کردند که طنز بر هسته عاطفی فیلم سایه افکنده است. بعضی از منتقدان طرح را قابلپیشبینی یافتند.
هایلایت:
«ثور: راگناروک» یک موفقیت تجاری عظیم بود و بیش از ۸۵۴ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. نقدهای مثبت فیلم، لحن کمدی و محبوبیت سریهای ثور همگی به موفقیت آن در گیشه کمک کردند.
«ثور: راگناروک» یک فیلم ابرقهرمانی خندهدار و اکشن است که جان تازهای را به دنبالههای ثور تزریق میکند. کارگردانی وایتیتی طنز را با ریسکهای بالا ترکیب میکند و یک تجربه خیرهکننده و سرگرمکننده ایجاد میکند.
بیشتر بخوانید: ۱۰ فیلم برتر ۲۰۲۳ از نگاه IMDB که هر فیلم باز باید ببیند!
۸- ادوارد دست قیچی (Edward Scissorhands)
- سال ساخت و پخش: ۱۹۹۰
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۷.۹
- ژانر: درام، فانتزی، عاشقانه
«ادوارد دست قیچی» اثر تیم برتون یک افسانه بسیار زیبا و از نظر بصری چشمگیر است. جانی دپ در نقش ادوارد، یک انساننما مصنوعی که توسط یک مخترع باهوش اما تنها (با بازی وینسنت پرایس) خلق شده است، نقش هیجانانگیزی را ارائه میدهد.
ادوارد که پس از مرگ مخترع نیمهتمام مانده است، بهجای دست، تیغههای قیچی دارد و این موضوع او را از دنیا جدا میکند. پگ (با بازی دایان ویست)، بانوی مهربان، متوجه میشود که ادوارد بهتنهایی در یک عمارت در حال قدیمی زندگی میکند و او را به خانه میآورد و او را به محله حومه شهر خود معرفی میکند. اهالی شهر که در ابتدا مردد بودند، از ادوارد استقبال میکنند.
با اینحال، ناتوانی ادوارد در لمس دیگران باعث ایجاد سوء تفاهم و ترس میشود که منجر به عواقب غمانگیزی میشود. ادوارد عاشق دختر نوجوان پگ، کیم (با بازی وینونا رایدر) میشود، اما ارتباط آنها در نهایت به دلیل وضعیت جسمی او و محدودیتهای دستهای قیچیدار او دچار مشکل میشود.
«ادوارد دست قیچی» کاوشی در مضامین انزوا و پذیرش است. ادوارد با دستهای قیچیدار خود، نماینده کسانی است که نمیتوانند با انتظارات جامعه مطابقت کند. علیرغم ظاهر هیولاییاش، ادوارد روحی ملایم و حساس دارد. این فیلم معنای واقعی انسانیت را بررسی میکند و نشان میدهد که مهربانی و شفقت مهمتر از ظاهر فیزیکی است. اشتیاق ادوارد برای ارتباط و پذیرش در بین مخاطبان مورد توجه قرار میگیرد.
بازیگران شاخص:
جانی دپ (در نقش ادوارد دست قیچی)، وینونا رایدر (در نقش کیم باگز)، دایان ویست (در نقش پگ باگز)، آنتونی مایکل هال (در نقش جیم)، کتی بیکر (در نقش جویس)، وینسنت پرایس (در نقش مخترع)، آلن آرکین (در نقش بیل باگز)
نظر منتقدین:
«ادوارد دست قیچی» نقدهای مثبتی دریافت کرد. این فیلم به دلیل سبک بصری، بازی جانی دپ و کاوش صمیمانهاش در مورد بیگانگان مورد تحسین قرار گرفت. با اینحال، برخی از منتقدان روایت فیلم را قابلپیشبینی دانستند. منتقدان از جلوههای ویژهی فیلم، موسیقی دنی الفمن و بازی دپ در نقش ادوارد بیدستوپا، تمجید کردند. مضامین فیلم یعنی پذیرش و تنهایی در بین بینندگان مورد دقت قرار گرفت.
اقلیت کوچکی از منتقدان داستان را کلیشهای و پایان را بیش از حد احساساتی دانستند. بعضی از منتقدان احساس کردند که سرعت در بخشهای خاص ناهمگون است.
هایلایت:
«ادوارد دست قیچی» در گیشه نسبتاً خوب ظاهر شد و در طول سالها تبدیل به یک فیلم کلاسیک محبوب شده است. ارتباط فیلم با تیم برتون و جانی دپ، سبک بصری منحصربهفرد و مضامین همیشگی آن، باعث محبوبیت همیشگی آن شده است.
«ادوارد دست قیچی» یک فیلم خیرهکننده است که پیچیدگیهای ارتباط انسانی را بررسی میکند. بازی جانی دپ و کاوش فیلم در مورد پذیرش تفاوتها در بین مخاطبان موردتوجه است. «ادوارد دست قیچی» بهعنوان یک نماد از سبک فیلمسازی تیم برتون معروف است.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای جانی دپ
۹- هری پاتر و زندانی آزکابان (Harry Potter and the Prisoner of Azkaban)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۰۴
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۷.۹
- زانر: ماجراجویی، خانوادگی، فانتزی
سومین قسمت از حماسه جادوگری، «هری پاتر و زندانی آزکابان»، نشاندهنده تغییر در لحن این فیلم دنبالهدار است. دنیل رادکلیف در نقش هری پاتر بازمیگردد، جادوگری سیزدهساله که خطرناکترین سال خود را در مدرسه جادوگری هاگوارتز پیش رو دارد. یک قاتل محکوم به نام سیریوس بلک (با بازی گری اولدمن) از زندان آزکابان میگریزد و گمان میرود قصد دارد هری را بکشد.
وزارت سحر و جادو، دمنتورها، موجوداتی که روح را میمکند، برای محافظت از هاگوارتز به کار میگیرد که باعث ایجاد حس دائمی ترس و ناامیدی میشود. هری با کمک دوستان وفادارش، ران ویزلی (با بازی روپرت گرینت) و هرمیون گرنجر (با بازی اما واتسون)، نهتنها باید با تهدید سیریوس بلک روبرو شود، بلکه باید حقیقت مرگ والدینش و ارتباطش با بلک را نیز کشف کند.
آلفونسو کوارون سکان هدایت فیلم «هری پاتر و زندانی آزکابان» را به دست میگیرد و فضایی تاریک و پیچیدهتر به فیلم تزریق میکند. فیلمبرداری پویاتر است و منعکسکننده احساس شدید خطری است که هری با آن روبرو میشود. فیلم عمیقتر به آشفتگی عاطفی هری میپردازد که او با سنگینی گذشتهاش و تهدید همیشگی بلک دستوپنجه نرم میکند.
«هری پاتر و زندانی آزکابان» مفهوم سفر در زمان را نشان میدهد و به هری اجازه میدهد تا گذشته والدینش را دوباره مرور کند و لحظات پایانی آنها را ببیند. این کاوش در زمان لایهای از پیچیدگی را به داستان میافزاید و پرسشهایی درباره سرنوشت، اراده و پیامدهای تغییر گذشته ایجاد میکند.
بازیگران شاخص:
دنیل رادکلیف (در نقش هری پاتر)، روپرت گرینت (در نقش ران ویزلی)، اما واتسون (در نقش هرمیون گرنجر)، گری اولدمن (در نقش سیریوس بلک)، رالف فاینس (در نقش لرد ولدمورت)، مایکل گمبون (در نقش آلبوس دامبلدور)، اما تامپسون (در نقش پروفسور سیبیل ترلاونی)، آلن ریکمن (در نقش پروفسور سوروس اسنیپ)
نظر منتقدین:
«هری پاتر و زندانی آزکابان» با تحسین گسترده منتقدان مواجه شد، این فیلم به دلیل لحن تیرهتر، کارگردانی کوارون و بازیهای بازیگران جوان تحسین شد. منتقدان توانایی فیلم را برای بلوغ شخصیتهایش و کشف مضامین پیچیده تحسین کردند. منتقدان فضای تاریکتر فیلم، بازیهای رادکلیف، اولدمن و گامبون و کارگردانی غنی کوارون را تحسین کردند. عنصر سفر در زمان و کاوش فیلم در احساسات هری نیز مورد ستایش قرار گرفت.
تعدادی از منتقدان احساس کردند که فیلم در بخشهای خاصی بسیار کند است. تعداد دیگر از منتقدان احساس کردند که لحن تیرهتر فیلم برای مخاطبان جوانتر مناسب نیست.
هایلایت:
«هری پاتر و زندانی آزکابان» یک موفقیت تجاری عظیم بود و در مجموع بیش از ۷۹۷ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت و دومین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۴ شد. همچنین تحسین منتقدان، لحن تیرهتر و جایگاه آن در مجموعه محبوب هری پاتر، همگی به موفقیت آن کمک کردند.
«هری پاتر و زندانی آزکابان» ورودی به حماسهی جادوگری است. لحن تیره فیلم، مضامین پیچیده و کاوش در گذشته هری، تغییر قابلتوجهی را در سری فیلمهای هری پاتر نشان میدهد. «هری پاتر و زندانی آزکابان» همچنان یکی از محبوبترین فیلمهای اساطیری است.
۱۰- هابیت: یک سفر غیرمنتظره (The Hobbit: An Unexpected Journey)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۱۲
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۷.۸
- ژانر: ماجراجویی، فانتزی
«هابیت: یک سفر غیرمنتظره»، اولین قسمت از سهگانه پیشدرآمد «ارباب حلقهها» به کارگردانی پیتر جکسون است.
مارتین فریمن در نقش بیلبو بگینز، یک هابیت ترسو که زندگی راحت در سوراخ هابیت خود دارد. وجود او با ورود جادوگر گاندالف خاکستری (با بازی یان مک کلن) و گروهی متشکل از سیزده کوتوله به رهبری تورین اوکنشیلد (با بازی ریچارد آرمیتاژ) مختل میشود.
کوتولهها در تلاش برای بازپسگیری قلمرو کوهستانی گمشده خود از دست اژدهای مخوف اسماگ، بیلبو را استخدام میکنند. بیلبو که در ابتدا تمایلی نداشت، سفری خطرناک را در این سرزمین آغاز میکند و در طول راه با اجنه و موجود معماگونهای به نام گولوم (با بازی اندی سرکیس) روبرو میشود. درحالیکه بیلبو و کوتولهها با خطر روبرو میشوند و پیوندهایی بین آنها ایجاد میشود، او شجاعت را در درون خود در این مسیر کشف میکند.
«هابیت: یک سفر غیرمنتظره» از جلوههای ویژهی پیشگامانه و مناظر خیرهکننده استفاده میکند تا بار دیگر دنیای تالکین را زنده کند. درحالیکه فیلم دامنه حماسی و اسطورهای دارد، لحن عجیبی دارد. تمرکز بر سفر شخصی بیلبو، بُعد جدیدی به روایت میافزاید. مارتین فریمن بازی جذابی را در نقش بیلبو بگینز ارائه میدهد و هابیت ترسو را به یک قهرمان تبدیل میکند.
این فیلم به بررسی رشد بیلبو میپردازد که با ترسهایش روبرو میشود و قدرت درونیاش را کشف میکند. رفاقت بین بیلبو و کوتولهها به طنز و داستان میافزاید.
بازیگران شاخص:
مارتین فریمن (در نقش بیلبو بگینز)، ایان مککلن (در نقش گندالف خاکستری)، ریچارد آرمیتاژ (در نقش تورین اوکنشیلد)، ایان مککلن (در نقش گندالف خاکستری)، ریچارد آرمیتاژ (در نقش تورین اوکنشیلد)، کن استات (در نقش بالین)، گراهام مک تاویش (در نقش دوالین)
نظر منتقدین:
«هابیت: یک سفر غیرمنتظره» نقدهای متفاوتی دریافت کرد. منتقدان جلوههای ویژه، بازیها و وفاداری به داستان اصلی فیلم را ستودند. با اینحال، برخی سرعت فیلم را کند و فیلم را بهویژه در مقایسه با روایت فشردهتر «ارباب حلقهها» طولانیتر میدانند. منتقدان از جلوههای ویژهی خیرهکننده فیلم و بازی فریمن در نقش بیلبو و استقبال کردند. وفاداری به داستان اصلی، اثر تالکین و حس ماجراجویی فیلم مورد ستایش قرار گرفت.
تعدادی از منتقدان احساس میکردند که فیلم زیادی طولانی شده و فاقد عمق احساسی «ارباب حلقهها» است.
هایلایت:
«هابیت: یک سفر غیرمنتظره» در گیشه عملکرد خوبی داشت و بیش از یک میلیارد دلار در سرتاسر جهان فروش داشت. جلوههای ویژهی حماسی فیلم مخاطبان خاص خود را جذب میکند. با اینحال، استقبال متفاوت منتقدان و طولانیبودن فیلم ممکن است جذابیت آن را برای برخی از بینندگان از بین ببرد.
«هابیت: یک سفر غیرمنتظره» داستانی جذاب و پرماجرا با محوریت سفر خودیابی بیلبو بگینز ارائه میکند.
بهترین فیلمهای اساطیری فراتر از بازگویی داستانهای باستانی هستند. آنها بهعنوان تجربیات بشری مورداستفاده قرار میگیرند که شکاف بین گذشته و حال را پر میکنند. این فیلمها با بهرهگیری از جلوههای ویژه، بازیهای جذاب و روایتهای متفکرانه، جان تازهای به اسطورههای قدیمی میبخشند و به آنها اجازه میدهند با مخاطبان مدرن ارتباط برقرار کنند. ما در این مقاله از مجلهی اینترنتی اُکالا بلاگ فهرستی از بهترین فیلمهای اساطیری تاریخ به انتخاب منتقدان برای شما تهیه کردیم که امیدواریم موردتوجه شما قرار گیرد.
من سمانه هستم، از بچگیم عاشق این بودم که توی تلویزیون آشپزی رو آموزش بدم.
هر روز پیشبند آشپزخونه مادرم رو میبستم و ساعتها جلوی دوربین تخیلی ذهنم، آموزش آشپزی میدادم!
بزرگتر که شدم به صورت تخصصیتر رویاهامو دنبال کردم و هر روز براشون بیشتر تلاش کردم تا فهمیدم علاقه زیادی به دنیای شیرینیها و شیرین کردن کام آدمها دارم.
حالا خیلی خوشحالم که این فرصت رو دارم تا با تلفیق آشپزی کردن، نوشتن و عکاسی که الان بخش بزرگی از دنیای من شده بتونم این حس خوب رو با شما به اشتراک بزارم.