۹ فیلم علمی تخیلی که هر فیلم باز باید ببیند!
فیلمهای علمی-تخیلی دههها مخاطبان را مجذوب خود کردهاند، ما را به کهکشانهای دور میبرند و با مفاهیم شگفتانگیز آشنا میکنند و دیدگاههای ما را درباره بشریت به چالش میکشند. این نوع فیلمها از جستجو در فضا گرفته تا مواجهه با آینده، تخیلات ما را شعلهور میکنند و جرقهای برای گفتوگوهایی درباره فناوری، اخلاق و ماهیت هستی میزنند. ما در این مقاله از مجله اینترنتی اُکالا بلاگ، به قلمرو بهترین فیلمهای علمی-تخیلی میپردازیم و فهرستی از بهترینها را در اختیار شما قرار میدهیم.
۱- تلقین (سرآغاز) (Inception)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۱۰
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۸
«تلقین» فیلم علمی تخیلی از کریستوفر نولان، بینندگان را به سفری هیجانانگیز در دنیای رویاها و ناخودآگاه میبرد. دام کاب (با بازی لئوناردو دیکاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند موردنیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیبپذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. او یک گروه چیرهدست از روانکاوان و معماران زبردست دارد که همراه او مخفیانه وارد خوابهای دیگران شده و سعی در کشف و ربودن اطلاعات دارند.
سایتو (با بازی واتانابه) یک سرمایهدار بزرگ ژاپنی است که به دنبال حذف رقیبان تجاری خود، بهخصوص خانواده رابرت فیشر (با بازی کیلین مورفی) است. سایتو خود قبلاً مورد هجوم ناموفق تیم آقای کاب قرار گرفته بود و از توانایی آنها در شگفت است، پیشنهاد یک مأموریت ظاهراً ناممکن را به آقای کاب میدهد و آن این است که بهجای این که اسرار ذهن رابرت فیشر جوان را بدزدند، یک اندیشه را درون ذهن ناخودآگاه آقای فیشر بکارند و آن، اندیشه متلاشی ساختن شرکت خودش و پدرش موریس فیشر (با بازی پیت پاستویت) بعد از مرگ پدرش است. سایتو در عوض قول میدهد که با نفوذی که در آمریکا دارد، کاب را از روی لیست سیاه دولت آمریکا بردارد، تا او بتواند به آمریکا بازگشته و دو فرزند خویش را دوباره ببیند. کاب میپذیرد.
در «تلقین» خطوط بین واقعیت و رویا شروع به محو شدن میکند. «تلقین» یک فیلم خیرهکننده و از نظر فکری محرک است که به بررسی قدرت ناخودآگاه و ماهیت واقعیت میپردازد. سکانسهای دزدی ذهنی و پایان مبهم فیلم همچنان موضوع مورد بحث در بین بینندگان این فیلم است.
بازیگران شاخص
- لئوناردو دی کاپریو (در نقش دام کاب)
- الیوت پیج (در نقش آریادنی)
- جوزف گوردون-لویت (در نقش آرتور)
- تام هاردی (در نقش ایمز)
- کن واتانابه (در نقش سایتو)
- کیلین مورفی (در نقش رابرت فیشر)
نظر منتقدین
نقدهای برای «تلقین» عموماً مثبت بود و منتقدان اصالت، جلوههای ویژه و مضامین قابلتأمل فیلم را تحسین کردهاند. منتقدان دیدگاه بلندپروازانه و کارگردانی استادانه کریستوفر نولان را ستودهاند که تجربهای خیرهکننده از نظر بصری و از نظر فکری ایجاد میکند. جلوههای ویژه فیلم پیشگامانه بود و رویا و واقعیت را با هم ترکیب میکند. کاوش در ضمیر ناخودآگاه و حافظه بهشدت در بین مخاطبان بحث شده است. تعداد کمی از منتقدان، طرح فیلم را بیش از حد پیچیده و پایان آن را بسیار مبهم دانستند.
هایلایت
«تلقین» یک موفقیت تجاری بود و در گیشه بیش از ۸۰۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. «تلقین» در فهرست ۱۰ فیلم برتر بیش از ۲۷۳ منتقد در سال ۲۰۱۰ قرار گرفت و به همراه شبکه اجتماعی، قوی سیاه و سخنرانی پادشاه از تحسینشدهترین فیلمهای سال ۲۰۱۰ بود. در بخشهای فنی، این فیلم جوایز بسیاری را برد از جمله جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین صدا، بهترین میکس صدا و بهترین جلوههای ویژه و جایزه بفتای بهترین طراحی صحنه، بهترین جلوههای ویژه و بهترین صداگذاری را دریافت کرد. این فیلم یک فیلم ماجراجویی موفق است، با این حال، توجه داشته باشید که روایت پیچیده فیلم ممکن است برای برخی از بینندگان گیجکننده باشد.
۲- ماتریکس (The Matrix)
- سال ساخت و پخش: ۱۹۹۹
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۷
ماتریکس» اثر برادران واچوفسکی یک فیلم اکشنِ علمی-تخیلی است که این ژانر را دوباره بر سرزبانها انداخت. در یک هتل متروکه در شهری بزرگ، یک زن که بعداً مشخص میشود نامش ترینیتی (با بازی کری-ان ماس) است، در تنگنای پلیس گیر افتاده است. بااینحال، او با کمک تواناییهای ابرقهرمانی خود، موفق به شکست آنها و گریز از مهلکه میشود؛ اما نیروی پلیس دست به تعقیب او میزند. علاوه بر نیروی پلیس، گروه دیگری از ماموران که دارای قابلیتهای ابرقهرمانی خاصی هستند نیز به تعقیب او میپردازند.
ترینیتی وارد کیوسک تلفنعمومی میشود و تلفنی که زنگ میخورد را برمیدارد. او تنها چند ثانیه قبل از این که کیوسک تلفن مورد اصابت کامیونی حامل ماموران قرار بگیرد، ناپدید میشود. برنامهنویس کامپیوتری به نام توماس اندرسون، با نام مستعار «نئو» (با بازی کیانو ریوز) در جامعه هکرها، احساس میکند یک مشکلی وجود دارد، چرا که در محیط آنلاین دائماً با عبارت ماتریکس روبرو میشود. ترینیتی با او تماس میگیرد و میگوید پاسخ سؤالات او نزد مورفئوس (با بازی لارنس فیشبرن) است. گروهی از ماموران به همراه نیروی پلیس به رهبری مامور اسمیت (با بازی هوگو ویوینگ)، به محل کار نئو میرسند و سراغ او را میگیرند. با اینکه مورفئوس تلاش میکند به نحوی نئو را با کمک تماس تلفنی هدایت کند تا به دست مأموران نیفتد او دستگیر شده و تحت بازجویی برای کمک به پیدا کردن محل اختفای مورفئوس قرار میگیرد.
آنها از مورفئوس بهعنوان یک تروریست یاد میکنند. «ماتریکس» چیزی بیش از یک فیلم اکشنِ هیجانانگیز است. این فیلم یک کاوش فلسفی از واقعیت، اراده و ماهیت هستی است. این فیلم تماشاگران را دعوت میکند آنچه را که واقعی میدانند، زیر سوال ببرند تا امکان وجود یکدنیای شبیهسازی شده را در نظر بگیرند. سفر نئو استعارهای از کشف خود و رهایی از محدودیتهای ذهنی و اجتماعی است. تصویری و اکشن پیشگامانه «ماتریکس» یک شگفتی است. جلوههای ویژه پیشگامانه فیلم، از جمله سکانسهای حرکت گلوله، برای علاقهمندان به سینمای اکشن جذاب است. مبارزات مبتکرانه فیلم، کونگفو و هنرهای آکروباتیک را با هم ترکیب میکند.
بازیگران شاخص
- کیانو ریوز (در نقش توماس اندرسون / نئو)
- لارنس فیشبرن (در نقش مورفئوس)
- کری-ان ماس (در نقش ترینیتی)
- هوگو ویوینگ (در نقش مامور اسمیت)
نظر منتقدین
«ماتریکس» با استقبال گسترده منتقدان مواجه شد و به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد. این فیلم که به دلیل اصالت، سکانسهای اکشن و مضامین تفکربرانگیزش مورد ستایش قرار گرفته است، ژانر علمی تخیلی را دوباره به جایگاه ویژهای رساند. منتقدان از جلوههای ویژه پیشگامانه فیلم، سکانسهای اکشن بدیع و مضامین تفکر برانگیز فلسفی تمجید کردند. بازیها، بهویژه کیانو ریوز و لارنس فیشبرن، نیز به دلیل باورپذیری مورد تحسین قرار گرفتند. اقلیت کوچکی از منتقدان داستان را پیچیده و گیجکننده دیدند. تعداد بسیار کمی از منتقدان احساس کردند که مضامین فلسفی توسعهنیافته است.
هایلایت
«ماتریکس» در گیشه بسیار موفق بود و در مجموع حدود ۴۶۳ میلیون دلار فروخت که از این میان حدود ۱۷۱ میلیون دلار سهم فروش آمریکا و کانادا و حدود ۲۹۲ میلیون دلار سهم فروش در سایر کشورها بود. «ماتریکس» با وجود اینکه در زمینه کسب جوایز اسکار رقیب فیلم «جنگ ستارگان: قسمت اول – تهدید شبح» بود، موفق شد در هر چهار زمینهای که در اسکار نامزد بود، موفق به کسب جایزه شود. ترکیب منحصربهفرد فیلم از اکشن، جلوههای ویژه و مضامین فلسفی، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرد و تحسین منتقدان و تأثیر فرهنگی آن باعث افزایش محبوبیت آن شد «ماتریکس» یک فیلم اکشن علمی-تخیلی پیشگامانه است که از محدوده ژانر فراتر میرود. جلوههای ویژه خیرهکننده، اکشن هیجانانگیز و کاوش تفکر برانگیز از واقعیت، جایگاه آن را بهعنوان یک کلاسیک مدرن تثبیت کرده است.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلم جنایی تاریخ سینما که ذهن شما را درگیر می کنند!
۳- میانستارهای (Interstellar)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۱۴
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (imdb): ۸.۷
«میانستارهای» اثر کریستوفر نولان یک حماسه علمی تخیلی خیرهکننده و جاهطلبانه است که مضامین آینده بشریت، قدرت عشق و وسعت فضا را بررسی میکند. در آیندهای که توسط بلایت، ویران شده است، یک خلبان سابق ناسا، کوپر (با بازی متیو مککانهی)، برای یک ماموریت جسورانه استخدام میشود. او باید از طریق یک کرمچاله در جستجوی خانهای جدید برای بشریت سفر کند. کوپر با پشت سر گذاشتن دختر خردسالش مورف (با بازی مکنزی فوی)، سفری را آغاز میکند که مرزهای دانش و استقامت انسان را جابهجا میکند. او با این احتمال دستوپنجه نرم میکند که دیگر هرگز خانوادهاش را نبیند و از سوی دیگر با خطرات سفر فضایی و ناشناختهها در سیارات دور، روبرو است. کاوش «میانستارهای» فیلمی نفسگیر و از نظر احساسی جذاب که اشتیاق انسان برای اکتشافات جدید، قدرت پایدار عشق را فراتر از زمان و مکان نشان میدهد.
بازیگران شاخص
- متیو مک کانهی (در نقش کوپر)
- آن هاتاوی (در نقش برند آملیا)
- جسیکا چستین (در نقش مورف کوپر)
- مایکل کین (در نقش پروفسور برند)
- مت دیمون (در نقش دکتر مان)
نظر منتقدین
نقدها برای «میانستارهای» عموماً مثبت بودند و جلوههای بصری، داستان جاهطلبانه و هسته احساسی فیلم تحسین شده است. منتقدان از جلوههای بصری خیرهکننده فیلم که تصویری واقعگرایانه و الهامبخش از سفر فضایی ایجاد میکند، تمجید کردهاند. بازی بازیگران عموماً مورد ستایش قرار گرفتهاند، بهویژه تصویری که متیو مککانهی از پدری که در تقلا بین انجام ماموریت یا بازگشت به خانه به تصویر میکشید. موسیقی هانس زیمر به دلیل تأثیر فوقالعاده و احساسی آن مورد ستایش قرار گرفته است. کاوش فیلم در مفاهیم علمی و مضامین فلسفی بحثهایی را در مورد جایگاه بشر در جهان هستی به راه انداخته است. برخی از منتقدان طرح فیلم را بیش از حد پیچیده میدانند. تعداد بسیار کمی از منتقدان احساس کردند که پایان آن بیش از حد احساساتی است.
هایلایت
«میانستارهای» یک موفقیت تجاری در گیشه داشت بهطوری که بیش از ۷۰۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. این فیلم به دلیل دقت علمی خود مورد تحسین قرار گرفته است و کیپ تورن، فیزیکدان نظری، بهعنوان تهیهکننده اجرایی و مشاور علمی فیلم حضور داشته است. «میانستارهای» یک فیلم خیرهکننده و تفکر برانگیز است که الهامبخش برای کیهان دوستان نیز است.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای آخرالزمانی جهان!
۴- نابودگر ۲: روز داوری (Terminator 2: Judgment Day)
- سال ساخت و پخش: ۱۹۹۱
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (imdb): ۸.۶
دنباله پر اکشن جیمز کامرون، «نابودگر ۲: روز داوری»، خطرات جنگ بین انسانها و ماشینها را نشان میدهد. در این فیلم، جنگی بین ماشینها و انسان مطرح میگردد که احتمال وقوع آن در ۲۰۲۹ پیشبینی شده است. در این سال نیروی مقاومت انسانی به رهبری جان کانر (با بازی ادوارد فرلانگ) در برابر ماشینها ایستادگی میکنند و آنها را در دستیابی به اهداف خود ناکام میگذارند. به همین دلیل اسکاینت، رایانهای که ماشینها را کنترل میکند، دو ربات انساننما (معروف به “نابودگر”) به زمان گذشته میفرستد.
نابودگر اول در ۱۹۸۴ به سراغ مادر جان کانر (سارا کانر) (با بازی لیندا همیلتون) فرستاده میشود تا او را نابود سازد و دستمایه رخدادهای قسمت اول فیلم میگردد. در قسمت دوم، هدف اصلی خود جان کانر است و اسکاینت، نابودگر مدل تی-۱۰۰۰ (با بازی رابرت پاتریک) را به گذشته میفرستد. این بار نیز نیروی مقاومت انسانی مأمور دیگری را برای حفاظت او به گذشته میفرستد و او کسی نیست جز یک نابودگر دیگر از مدل تی-۱۰۱ (با بازی آرنولد شوارتزنگر) که توسط خود جان کانر در ۲۰۲۹، حافظه آن هکشده و برنامهریزی شده است که زندگی خودش را در گذشته از خطرات در مقابل ربات اسکاینت محافظت کند.
اکشن «نابودگر ۲: روز داوری»، نمایش اکشن هیجانانگیز پر از سکانسهای تعقیب و گریز، تیراندازیهای شدید و جلوههای ویژه پیشگامانه آن در زمان خود را شاخص میکند. نمایش فیلم از فلز مایع T-1000 که میتواند شکل خود را تغییر دهد و شکل انسان را تقلید کند، یک شگفتی فناورانه است. درحالیکه فیلم از نظر اکشن سنگین است، موضوعات خانواده، فداکاری و جنگ را نیز مورد بررسی قرار میدهد و درونمایهای احساسی به روایت اضافه میکند. «نابودگر ۲: روز داوری» دنبالهای برجسته است که هم از نظر اکشن و هم از نظر احساسی از نسخه قبلی خود پیشی میگیرد و آرنولد شوارتزنگر را بهعنوان یک نماد اکشن تثبیت کرد. این فیلم ژانر علمی تخیلی را با جلوههای ویژه بازتعریف کرد.
بازیگران شاخص
- آرنولد شوارتزنگر (در نقش نابودگر)
- لیندا همیلتون (سارا کانر)
- لیندا همیلتون (در نقش سارا کانر)
- ادوارد فرلانگ (در نقش جان کانر)
- رابرت پاتریک (در نقش تی-۱۰۰۰)
- ارل بوئن (در نقش دکتر پیتر سیلبرمن)
نظر منتقدین
نقدها برای «نابودگر ۲: روز داوری» بسیار مثبت بود و منتقدان سکانسهای اکشن، جلوههای ویژه و اجراهای فیلم را تحسین کردهاند. منتقدان کارگردانی استادانه جیمز کامرون را ستودهاند که اکشن، تعلیق و عمق احساسی را در هم میآمیزد. جلوههای ویژه فیلم در زمان خود پیشگامانه بود و تصویری باورپذیر و وحشتناک تی-۱۰۰۰ ایجاد کرد. بازی بازیگران، بهویژه آرنولد شوارتزنگر و لیندا همیلتون، مورد ستایش جهانی قرار گرفتند. تعدادی از منتقدان احساس کردند که فیلم بیش از حد به سکانسهای اکشن متکی است و فاقد تعلیق اصلی است.
هایلایت
«نابودگر ۲: روز داوری» در گیشه بسیار موفق بود و بیش از ۵۰۰ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروخت و برنده چهار جایزه اسکار از جمله بهترین ویرایش جلوههای صوتی و بهترین جلوههای بصری شد. در این فیلم یک تیم ۶۷ نفری مسئولیت جلوههای ویژه فیلم را به عهده داشتند و یک تیم ۱۹۴ نفره کار هنر و گرافیک رایانهای را انجام دادند و در این راه موفق گشتند. «نابودگر ۲: روز داوری» یک فیلم هیجانانگیز و قابل تامل است و با سکانسهای اکشن خود مخاطبان را سرگرم میکند و عواقب هوش مصنوعی و قدرت ارتباط انسانی را بررسی میکند.
۵- بازگشت به آینده (Back to the Future)
- سال ساخت و پخش: ۱۹۸۵
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۵
بازگشت به آینده (۱۹۸۵): یک ماجراجویی بیزمان به صفحه نقرهای بازنگری میکند. «بازگشت به آینده» یک کمدی نمادینِ علمی تخیلی، محصول ۱۹۸۵ است که یک شاهکار سینمای است. مارتی مک فلای (با بازی مایکل جی. فاکس)، نوجوانی در دهه ۸۰ میلادی با علاقه به راک اند رول، متوجه میشود که دوست دانشمندش، دکتر امت براون (با بازی کریستوفر لوید)، یک ماشین زمان ساخته است. طی یک بدشانسی (یا شاید سرنوشت) مارتی به سال ۱۹۵۵ میرود، جایی که او با والدین نوجوان دبیرستانی خود، جورج مک فلای (با بازی کریسپین گلاور) و لورین بینس-مک فلای (با بازی لی تامپسون) روبرو میشود. متأسفانه، حضور مارتی روابط عاشقانه بین والدینش را برهم میزند و در نتیجه با بهمخوردن رابطه آنها امکان ازدواج پدر و مادرش و در نتیجه به دنیا آمدن مارتی به خطر میافتد. مارتی که در گذشته گیر کرده است، باید راهی پیدا کند تا مطمئن شود که والدینش عاشق همدیگر میشوند. سفر او او به گذشته لحظات شاد و خندهداری را برای بینندهی فیلم بهوجود میآورد. بازگشت به آینده یک ماجراجویی دلچسب و خندهدار است که از نسلها فراتر میرود و مضامین دوستی، خانواده و پیامدهای دستکاری در زمان را بررسی میکند.
بازیگران شاخص
- مایکل جی فاکس (در نقش مارتی مک فلای)
- کریستوفر لوید (در نقش دکتر براون)
- کریسپین گلاور (جدر نقش ورج مک فلای)
- لی تامپسون (در نقش لورین بینس-مک فلای)
- توماس ویلسون (در نقش بیف تنن)
نظر منتقدین
«بازگشت به آینده» پس از انتشار مورد تحسین گسترده قرار گرفت و همچنان جز فیلمهای موردعلاقه هم منتقدان و هم مخاطبان عادی است. منتقدان فیلمنامه هوشمندانه فیلم، ترکیب یکپارچه طنزِ علمی تخیلی و رابطه فاکس و لوید را ستودهاند. جلوههای ویژه فیلم که در زمان خود پیشگام بود، به دلیل باورپذیر بودنشان مورد ستایش قرار گرفتهاند. برخی از منتقدان احساس کردند که پایان فیلم کمی عجولانه بود و نمایش سال ۱۹۵۵ بهعنوان یک دوره زمانی، بیش از حد ساده بود. این انتقادات اما از تأثیر کلی فیلم کاسته نمیکاهد.
هایلایت
«بازگشت به آینده» پرفروشترین فیلم گیشه در سال ۱۹۸۵ بود. این فیلم از آن زمان تا به امروز محبوبیت زیادی پیدا کردهاست و از سوی منتقدان و تماشاگران به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ماجراجویی و علمی-تخیلی و یکی از بهترین فیلمهای ساختهشده در تاریخ شناخته میشود. در سال ۲۰۰۷، کتابخانه کنگره ایالات متحده این فیلم را برای نگهداری در فهرست ملی ثبت فیلم انتخاب کرد. این فیلم با دو دنباله، بازگشت به آینده قسمت ۲ (۱۹۸۹) و بازگشت به آینده قسمت ۳ (۱۹۹۰) ادامه یافت. استودیو یونیورسال با تشویق طرفداران متعهد فیلم و تأثیر آن بر فرهنگ عامه، بازیهای ویدیویی، پارک تفریحی، یک مجموعه تلویزیونی انیمیشنی و یک موزیکال استیجی تولید کرد. محبوبیت همیشگی آن باعث شدهاست تا کتابهای متعددی دربارهی تولید، مستندها و آگهیهای تجاری آن منتشر شود.
بیشتر بخوانید: آخر هفته چی ببینم؟ یک عالمه پیشنهاد جذاب!
۶- پرستیژ (The Prestige)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۰۶
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۵
«پرستیژ» به کارگردانی کریستوفر نولان، یک فیلم هیجانانگیز، علمی-تخیلی و روانشناختی است که در لندن دوران ملکه ویکتوریا اتفاق میافتد. آلفرد بوردن شعبدهباز (با بازی کریستین بیل) به جرم قتل رابرت انجییر (با بازی هیو جکمن) محکوم میشود. فیلم به گذشته برمیگردد. زمانی که هر دو دستیاران میلتون شعبدهباز (با بازی ریکی جی) با جان کاتر (با بازی مایکل کین) بودند که در نمایشی جولیا همسر انجییر (با بازی پایپر پرابو) هنگام انجام حقه فرار از مخزن آب، در مقابل چشمان تماشاگران خفه میشود و انجیر، بوردن را مقصر میداند که او گره نامناسب بسته بوده است. از اینجا به بعد این دو نفر تبدیل رقبای خونی هم که در اعمال همدیگر اخلال ایجاد میکنند، میشوند.
بوردن لقبش را استاد تغییر میدهد، در مقابل انجییر دانتون و اولیویا (با بازی اسکارلت جوهانسون) را که در پرتکردن حواس تماشاگران میتوانست کمکش کند را استخدام میکند. سپس بوردن با سارا (با بازی ربهکا هال) ملاقات و بعداً با او ازدواج کرده و صاحب دختری میشود. دیدن ازدواج بوردن خشم انجییر را برمیانگیزد و در نمایش گرفتن گلوله با دست بوردن خرابکاری میکند و هزینهای که بوردن میپردازد، به قطع دو انگشتش منتهی میشود. بوردن نیز هنگام حقه قفس پرنده انجییر اخلال ایجاد میکند که منجر به قطع انگشتان تماشاگر و کشتن مفتضحانه کبوتر و خدشهدار شدن اعتبار دانتون بزرگ میشود.
همانطور که انجیر و بوردن تلاش میکنند با ترفندهای بسیار دیدنی از یکدیگر پیشی بگیرند، مرز بین واقعیت و توهم محو میشود. هر شعبدهباز شبکهای از دستیاران و مهندسان را به کار میگیرد تا معتبرترین اعمال خود را توسعه دهند و برای کشف اسرار رقیب خود به جاسوسی و خرابکاری متوسل میشوند. این فیلم به عواقب روانی تلاش بیوقفه آنها برای کمال میپردازد، و موضوعاتی همچون وسواس، انتقام و ماهیت فاسد جاهطلبی را بررسی میکند. «پرستیژ» به شکلی غیرخطی بیان میشود. این ساختار دائماً درک آنها از رویدادها و ماهیت واقعی تواناییهای هر شعبدهباز را زیر سؤال میبرد. فیلم بهدقت تعلیق ایجاد میکند، سرنخها و نکاتی را که در نهایت به یک مکاشفه پیچیده تبدیل میشوند، نشان میدهد.
بازیگران شاخص
- هیو جکمن (در نقش رابرت انجییر)
- کریستین بیل (در نقش آلفرد بوردن)
- اسکارلت جوهانسون (در نقش اولیویا روت)
- مایکل کین (در نقش کاتر)
- ربهکا هال (در نقش سارا بوردن)
- دیوید بووی (در نقش نیکولا تسلا)
نظر منتقدین
«پرستیژ» بهخاطر بازیهایش، طرح پیچیده و کارگردانی استادانه کریستوفر نولان مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. منتقدان طرح پیچیده فیلم، بازیهای قوی جکمن و بیل و توانایی نولان در خلق یک تجربه سینمایی جذاب و قابلتأمل را ستودند. کاوش فیلم در مورد جادو، وسواس و دوگانگی طبیعت انسان برای تماشاگران جذاب بود. تعداد معدودی از منتقدان پایان فیلم را مبهم میدانند. برخی دیگر از منتقدان احساس کردند که سرعت در بخشهای خاص فیلم، کند است.
هایلایت
«پرستیژ» در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۶ اکران شد و بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدان داشت. این فیلم ۱۰۹ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت درحالیکه بودجه آن ۴۰ میلیون دلار بود. «پرستیژ» نامزد دریافت دو جایزه اسکار در رشته بهترین طراحی صحنه و بهترین فیلمبرداری شد. «ای. وی. کلاب» در سال ۲۰۰۹ «پرستیژ» را یکی از بهترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ نامید. مجله امپایر نیز این فیلم را در میان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر قرن بیست و یک رتبهبندی کرد. این فیلم بهخاطر حضور ستارگانی همچون جکمن و بیل و همچنین شهرت روبهرشد کریستوفر نولان بهعنوان کارگردان در آن سال مورد توجه قرار گرفت. «پرستیژ» یک تریلر خیرهکننده و از نظر فکری مهیج است که تاثیری ماندگار بر جای میگذارد. کاوش فیلم در مورد وسواس، فریب و ماهیت واقعیت، آن را فراتر از یک فیلم ساده میبرد. درحالیکه طرح پیچیده و پایان مبهم فیلم، برای همه بینندگان جذاب نیست، «پرستیژ» یک تجربه سینمایی پرارزش است.
۷- بیگانه (Alien)
- سال ساخت و پخش: ۱۹۷۹
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۵
شاهکار علمی تخیلی ریدلی اسکات، «بیگانه»، فیلمی است که یکی از بهترین فیلمهای این ژانر است. یک سفینه فضایی تجاری به نام نوسترومو حامل هفت سرنشین، در راه بازگشت به زمین، با پیام کمک از سوی سیارهای در مسیرش مواجه میشود. هوش مصنوعی کنترلکننده سفینه افراد را از حالت انجماد خارج میکند تا به این پیغام پاسخ داده شود. افراد داخل سفینه در ابتدا تصور میکنند که به مقصد یعنی زمین رسیدهاند، اما پس از بررسی متوجه میشوند که هنوز در نیمهراه قرار دارند؛ لذا برای بررسی محل ارسال پیام، بر روی سیاره فرود میکنند که در حین فرود سفینه دچار آسیب میشود.
یک گروه سهنفره به سردستگی کین (با بازی جان هرت) در حین اینکه سفینه تعمیر میشود، تصمیم به بررسی میدانی محل میگیرند. آنها پس از خروج از کشتی و رجوع به محل با بقایای یک کشتی فضایی قدیمی و کلونیهایی از یکگونه ناشناس فضایی مواجه میشوند. در حین بررسی کلونی توسط کین، یکی از آنها به او میچسبد. کین به کمک دوستانش علیرغم مخالفتهای ریپلی (با بازی سیگورنی ویور) مبنی بر رعایت زمان قرنطینه وارد سفینه شده و تحت مراقبتش (با بازی ایان هولم) افسر پژوهشی سفینه قرار میگیرد. در این حین کامپیوتر فضاپیما، محتوای پیام را رمزگشایی میکند و ریپلی متوجه میشود که منظور پیام اعلامخطر بوده است و نه کمک و در این گمراهیاش نیز مقصر بوده است.
در یک درگیریاش توسط ریپلی از بین میرود و افراد سفینه متوجه میشوند که اش یک ربات بوده است که احتمالاً از طرف سازندگان آن برای بررسی کلونی فضایی برنامهریزی شده است. «بیگانه» به طرز استادانهای حس انزوا و ترس را ایجاد میکند. خالی بودن وسیع فضا و محدودیتهای نوسترومو احساس آسیبپذیری قابل لمسی را ایجاد میکند. همانطور که خدمه به طور فزایندهای منزوی میشوند و تهدید تشدید میشود، اعتماد آنها از بین میرود و بقای آنها را به خطر میافتد. این فیلم به بررسی مضامین طمع، خطاپذیری انسان و مبارزه برای حفظ خود در مواجهه با یک موجود بیگانه ناشناخته و کشنده میپردازد. استفاده از حداقل نورپردازی و جلوههای ویژه در فیلم باعث میشود که موجودات فضایی در قسمت اعظم فیلم در هالهای از ابهام بمانند و ترس را افزایش دهد.
بازیگران شاخص
- سیگورنی ویور (در نقش الن ریپلی)
- تام اسکریت (در نقش دالاس)
- ورونیکا کارترایت (در نقش لامبرت)
- جان هرت (در نقش کین)
- یافت کوتو (در نقش پارکر)
نظر منتقدین
«بیگانه» بهخاطر فضای پر تعلیق، جلوههای ویژه پیشگامانه و بازی مهیج سیگورنی ویور در نقش ریپلی مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت. این فیلم بهسرعت بهعنوان سنگ محک سینمای علمی تخیلی و ترسناک تثبیت شد. منتقدان فضای سرد فیلم، طراحی موجودات فضاییِ پیشگامانه و کارگردانی استادانه ریدلی اسکات را تحسین کردند. بازی سیگورنی ویور بهعنوان یک قهرمان قدرتمند و مدبر نیز مورد تحسین جهانی قرار گرفت. اقلیت کوچکی از منتقدان سرعت فیلم را در بخشهای خاصی کند دانستند. تعداد از منتقدان احساس کردند که پایان آن تیرهوتار است.
هایلایت
«بیگانه» در گیشه موفقیتی متوسط داشت، بهطوریکه با بودجه ۱۱ میلیوندلاری و فروش ۱۰۵ میلیوندلاری توانست حدود ۱۰ برابر بودجه خود فروش کند. جلوههای ویژه پیشگامانه، داستان پر تعلیق و طراحی موجودات نمادین فیلم، باعث محبوبیت ماندگار آن شد. «بیگانه» یک دستاورد برجسته در داستان علمی تخیلی ترسناک است. «بیگانه» همچنان برای طرفداران این ژانر گواهی بر قدرت داستانسرایی پر تعلیق است.
بیشتر بخوانید: ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ژاپن که باید تماشا کنید!
۸- انتقامجویان: جنگ ابدیت (Avengers: Infinity War)
- سال ساخت و پخش: ۲۰۱۸
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۴
«انتقامجویان: جنگ ابدیت» به کارگردانی جو و آنتونی روسو یک فیلم در اوج سینمایی علمی-تخیلی است. تانوس (با بازی جاش برولین) بعد از بهدستآوردن سنگ قدرت از سیاره زاندار، به همراه فرقه سیاه جلوی سفینه بازماندگان آزگارد را میگیرد. ثور (با بازی کریس همسورت)، هایمدال (با ابزی ادریس البا)، لوکی (با بازی تام هیدلستون) و هالک (با بازی مارک رافلو) نمیتوانند جلوی تانوس را بگیرند و او از طریق تسراکت به سنگ فضا نیز دست پیدا میکند. لوکی و هایمدال کشته میشوند، هالک شکست میخورد و ثور هم بیهوش در فضا رها میشود. هایمدال در آخرین لحظات هالک را به زمین میفرستد و جلوی کشتهشدنش را میگیرد تا به انتقامجویان در زمین خبر دهد تا آماده نبرد شوند. تانوس سفینه را ترک و آن را بهوسیله سنگ قدرت منفجر میکند.
هالک در معبد دکتر استرنج (با بازی بندیکت کامبریچ) در نیویورکسیتی فرود میآید و به دکتر بروس بنر (با بازی مارک رافلو) تبدیل میشود. او به دکتر استرنج و وانگ (با بازی بندیکت وانگ) هشدار میدهد که تانوس به دنبال سنگهای ابدیت است و میخواهد نصف جمعیت جهان را از بین ببرد. «انتقامجویان: جنگ ابدیت» دارای روایتی گسترده است که چندین خط داستانی را در سیارات مختلف به تصویر میکشد. انتقامجویان که پس از وقایع فیلم «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۲۰۱۶) از هم پاشیدند، باید در کنار دشمنان سابق مانند نگهبانان کهکشان دوباره متحد شوند تا تانوس را متوقف کنند. فیلم این رشتههای مختلف را به هم میپیوندد و قهرمانان را در تیمها و مکانهای مختلف به نمایش میگذارد که همگی منجر به یک داستان جذاب میشود. «انتقامجویان: جنگ ابدیت» بینندگان را به اوجی میبرد که این ژانر را برای همیشه تغییر میدهد.
بازیگران شاخص
- رابرت داونی جونیور (در نقش تونی استارک/مرد آهنی)
- کریس ایوانز (در نقش استیو راجرز/کاپیتان آمریکا)
- کریس همسورث (در نقش ثور)
- مارک روفالو (در نقش بروس بنر/هالک)
- اسکارلت جوهانسون (در نقش ناتاشا رومانوف/بیوه سیاه)
- کریس پرت (در نقش پیتر کویل / استار-لرد)
- جاش برولین (در نقش تانوس)
- بندیکت کامبربچ (در نقش استیون استرنج)
- تام هالند (در نقش پیتر پارکر/مرد عنکبوتی)
- بندیکت وونگ (در نقش وونگ)
نظر منتقدین
نقدها برای «انتقامجویان: جنگ ابدیت» بهطورکلی مثبت بود و منتقدان جاهطلبی فیلم، سکانسهای اکشن و وزن احساسی فیلم را ستودند. بااینحال، برخی از منتقدان احساس کردند که شخصیتها ناهماهنگ هستند. منتقدان داستان حماسی فیلم، مجموعههای اکشن هیجانانگیز و تأثیر عاطفی برخی نقاط داستان را تحسین کردند. بازیها، بهویژه جاش برولین در نقش تانوس، به دلیل عمق و ظرافتشان مورد تحسین قرار گرفتند. اقلیتی از منتقدان احساس کردند پرداختن به شخصیتها قربانی اکشن شده است. برخی از منتقدان پایان فیلم را بسیار تیرهوتار و میدانند.
هایلایت
«انتقامجویان: جنگ ابدیت» یک موفقیت تجاری عظیم بود و از نظر فروش یکی از موفقترین آثار مارول محسوب میشود. فیلم در کمتر از دو هفته موفق به فروش یک میلیارد دلار شد. «انتقامجویان: جنگ ابدیت» پرفروشترین فیلم سال ۲۰۱۸، دومین فیلم پرفروش ابرقهرمانی تاریخ، چهارمین فیلم پرفروش در داخل ایالات متحده و پنجمین فیلم پرفروش تمام تاریخ سینما است. فیلم در هفته اول اکران خود ۶۴۱ میلیون دلار فروخت. دنباله این فیلم با عنوان «انتقامجویان: پایان بازی» در ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ منتشر شد. «انتقامجویان: جنگ ابدیت» یک حماسه ابرقهرمانی تصویری خیرهکننده و پر اکشن است که تماشاگران را مشتاق فصل بعدی کرد.
۹- ۲۰۰۱ ادیسه فضایی (۲۰۰۱: A Space Odyssey)
- سال ساخت و پخش: ۱۹۶۸
- امتیاز پایگاهداده فیلمهای اینترنتی (IMDb): ۸.۳
«۲۰۰۱: ادیسه فضایی» اثر استنلی کوبریک یک شاهکار علمی تخیلی است که از محدودیتهای این ژانر فراتر میرود. این فیلم کاوشی در مورد تکامل بشریت، تکنولوژی و جایگاه ما در جهان است. این مجموعه در یک سری از فصلهای بههمپیوسته نمایش داده میشود که هر کدام از جلوههای ویژه پیشگامانه و تصاویری شگفتانگیز استفاده میکنند. داستان «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» در ۴ پرده روایت میشود. روایت اول به نخستین روزهای حضور انسانیان بر سیاره ما بر میگردد. در داستانی طولانی و بدون دیالوگ، فیلم به نمایش نماهایی از زندگی نخستین راستقامتان روی زمین میپردازد. در بین زندگی روزمره آنها ناگهان تختهسنگی سیاهرنگ در محل زندگی آنها ظاهر میشود که به نظر میرسد بر روند تکامل و رشد این موجودات نقش بازی میکند. جزئیات بیشتر از تأثیر این تختهسنگ بیگانه در روند رشد این نخستیها در کتاب آمده است.
تحتتأثیر آموزهها و تأثیرات این تختهسنگ موجودات اولیه شروع به همکاری با یکدیگر برای تصاحب منابع موجود (چشمه آب) میکنند و موفق به استفاده از ابزارهای اولیه میشوند. استخوانی که نقش سلاحی اولیهای را بازی میکند در نمایی خیرهکننده از فیلم وقتی از سوی یکی از نخستیها به هوا پرتاب میشود پیچوتاب میخورد و بیننده را با خود به جهشی عظیم و چند میلیونساله در تاریخ میبرد و در نهایت ساختاری شبیه آن استخوان در مدار زمین دیده میشود که سلاحی مدرن و فضایی است. بدین ترتیب به آغاز قرن ۲۱ میرسیم. ایستگاهی مداری بهعنوان پایگاهی برای سفر میان زمین و پایگاههای موجود روی ماه بنا شده است که با چرخش بهدور محور خود گرانشی مصنوعی را تولید میکند. دانشمندی از طریق این ایستگاه به ماه میرود تا در پایگاهی تحقیقاتی به بررسی کشف تازهای بپردازد.
کاوشگرهای ماه منطقهای دربردارنده ناهنجاری مغناطیسی شدیدی پیدا کردهاند. با حفاری اطراف آن، دانشمندان متوجه وجود تختهسنگ سیاهی میشوند که گویی چند میلیون سال پیش زیر خاک ماه دفن شده است. «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» یک شگفتی بصری است. جلوههای ویژه پیشگامانه فیلم که توسط داگلاس ترامبول تولید شده بود، برای زمان خود انقلابی بود. استفاده کوبریک از موسیقی کلاسیک و دیالوگهای مینیمالیستی بیشتر بر ماهیت نمادین فیلم تأکید میکند. این فیلم بینندگان را به تفکر در موضوعات هوش مصنوعی و معنای وجود انسان دعوت میکند.
بازیگران شاخص
- کر دولی (در نقش دکتر دیوید بومن)
- گری لاکوود (در نقش دکتر فرانک پول)
- ویلیام سیلوستر (در نقش دکتر هیوود فلوید)
- داگلاس رین (صداپیشگی هال ۹۰۰۰)
نظر منتقدین
«۲۰۰۱: ادیسه فضایی» پس از اکران با نقدهای متفاوتی روبرو شد، برخی از منتقدان جلوههای ویژه و جاهطلبی آن را ستایش کردند درحالیکه برخی دیگر آن را سرد، عقیم و ادایی دانستند. بااینحال، شهرت این فیلم در طول زمان افزایشیافته است و اکنون بهعنوان یک دستاورد برجسته در سینمای علمی تخیلی شناخته میشود. منتقدانی که فیلم را تحسین کردند، جلوههای ویژه پیشگامانه، داستانسرایی نوآورانه و مضامین تفکربرانگیز آن را تحسین کردند. ابهام و عدم پاسخ روشن فیلم بهعنوان نقاط قوت تلقی میشود که بینندگان را تشویق میکرد تا با موضوع درگیر شوند و خودشان به نتیجه برسند. منتقدانی که فیلم را دوست نداشتند، آن را کند، فاقد درگیری عاطفی و بیش از حد به نمادگرایی متکی میدانند. چند منتقد احساس کردند که پایان فیلم گیجکننده بود.
هایلایت
«۲۰۰۱: ادیسه فضایی» در گیشه خوب ظاهر شد و بیش از ۱۴۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد. نماهای تصویری پیشگامانه فیلم و کارگردانی استنلی کوبریک مخاطبان کنجکاو را به خود جذب کرده است. با این حال، فقدان یک روایت سنتی و مضامین چالش از جذابیت آن کاسته است. «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» فیلمی خیره کننده و قابل تامل است که همچنان جرقه بحث ها و تفسیرها را برمیانگیزد. اگرچه سرعت کند و ماهیت مبهم آن ممکن است برای همه جذاب نباشد، کاوش فیلم در مورد جایگاه بشر در جهان و استفاده استادانه از نمادگرایی جایگاه آن را به عنوان یک فیلم کلاسیک علمی تخیلی محکم میکند.
در خاتمه، بهترین فیلمهای علمی تخیلی از مرزهای ژانر فراتر میروند و نهتنها گریزهای هیجانانگیزی به عجایب میزنند، بلکه ایدههای عمیقی در مورد وضعیت انسان ارائه میدهند. این فیلمها ما را به چالش میکشند تا پیشرفتهای علمی، وسعت جهان و پرسشهای همیشگی درباره جایگاه خود در جهان را در نظر بگیریم. امیدوارم از فهرستی که ما در مجله اینترنتی اُکالا بلاگ برای شما تهیه کردیم لذت ببرید و از دیدن این فیلمها لذت ببرید.
من سمانه هستم، از بچگیم عاشق این بودم که توی تلویزیون آشپزی رو آموزش بدم.
هر روز پیشبند آشپزخونه مادرم رو میبستم و ساعتها جلوی دوربین تخیلی ذهنم، آموزش آشپزی میدادم!
بزرگتر که شدم به صورت تخصصیتر رویاهامو دنبال کردم و هر روز براشون بیشتر تلاش کردم تا فهمیدم علاقه زیادی به دنیای شیرینیها و شیرین کردن کام آدمها دارم.
حالا خیلی خوشحالم که این فرصت رو دارم تا با تلفیق آشپزی کردن، نوشتن و عکاسی که الان بخش بزرگی از دنیای من شده بتونم این حس خوب رو با شما به اشتراک بزارم.